الحَمدُ و الثَّناءُ لِلأحَد الصَّمَد الَّذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد وَ مِثلُه ما وُجِدَ وَ لَنْ یُوجَد. وَ هو الخالقُ الَّذی عَلَّمَنا البَیانَ وَ هَدانا إلَی البُرهان وَ سَقانا مِنْ كَأسِ الْقُرآنِ. وَ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلَی الاْنْبیاءِ وَ المُرسَلینَ وَ الأئِمَةِ الْهُداةِ الْمَهْدیّینَ سِیَّما عَلی سَیِّدِهمُ الخاتَمِ وَ النُّورِ الأَتَمِّ وَ الْهادی إلَی المَنْهَجِ الأَقْوَمِ نَبیِّنا مُحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.
حمد و سپاس و منّت از آنِ خدای صاحب نعمت و معبودِ ذی شوكت است كه چراغ علم و معرفت را با فروغ و نورِ رسالت برافروخت و صراط مستقیم هدایت را با تعالیمِ بلندِ برگزیدگانِ صاحبِ ولایت به بشر آموخت.
عقل و دین از یكدیگر جدا نیستند، بل هر دو تجلی یك حقیقتاند. و حكیمان و فیلسوفانِ حقیقی همان انبیاء و رسولان الهی هستند كه به كنه هستی راه یافتند و در پرتو وحی، جمال حقیقی حق را شهود نمودند. اولیاء حقیقی همان عاقلانند كه مركبِ جان و نفس خویش را با حقیقتِ هستی و وجودِ مطلق عقال میكنند و بند هوی و هوس را وا میگذارند و طوقِ طوع و بندگی را به گردن مینهند. حكمت نظری و حكمت عملی دو بالِ عروج آدمی تا ملكوت اعلاست و این ندای همه رسولان آسمانی و انبیاء عظام الهی است كه: وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً كَثِیرا.(1)
دعوتِ به سوی ربّ الارباب بر اساس حكمت، و تعلیم كتاب در كنار تزكیه و آموختن حكمت روش انبیاء الهی و اولیاء آسمانی و عارفان ربّانی بوده و هست و این چیزی نیست جز حكمت بالغه در پرتو تعالیم قرآنی.
1. بقره، 269.