شاید به جرأت بتوان «نظام حقوقى» را مهمترین سنگ بناى «زندگى اجتماعى» بشر دانست. با تدوین نظام حقوقى است كه نظام روابط اجتماعى سامان مىیابد و هر كس محدوده رفتار خویش را در جامعه مىشناسد. بدون نظام حقوقى، حد و مرز افراد و گروهها در جامعه و كمّ و كیف روابط آنان با دیگران مشخص نیست. این وضع، به طور طبیعى، زمینه بروز «هرج و مرج» و انواع كشمكشها و اختلافها را فراهم مىآورد. «نظام حقوقى» است كه سهم هر كس را از «حقوق» و برخوردارىهاى اجتماعى معیّن مىسازد و «تكالیف» او را در قبال دیگران مشخص مىكند. آنجا كه نظام حقوقى وجود ندارد، بربریّت و نظام جنگل حاكم است؛ جایى كه «هر كه زورش بیش، سهمش بیشتر». بنابراین براى آن كه هدف زندگى اجتماعى كه تأمین هر چه بیشتر و بهتر مصالح و منافع انسانها است تحقق یابد، بایستى با تدوین نظام حقوقى، «حقوق» و «تكالیف» هر یك از افراد و گروههاى جامعه معیّن گردد.
اما چنین نظامى چگونه و بر چه اساسى باید تدوین گردد؟ چه شخص یا نهادى باید این كار را انجام دهد؟ آیا همه مردم باید در تكتك حقوق و قوانین حقوقى نظر بدهند؟ اصولا «حق» چیست و چگونه شكل مىگیرد؟ آیا حقوق ثابتى براى انسان وجود دارد كه هیچ قانون گذارى حق ندارد آنها را نادیده بینگارد؟ آیا حقوقى مانند «حق حیات»، «حق آزادى»، «حق كرامت» و نظایر آنها «حقوق طبیعى و فطرى» بشرند كه نبایستى به هیچ وجه نقض گردند و پیوسته باید محترم شمرده شوند؟ نسبت بین «خدا» و «حقوق» چیست؟ آیا اصولا خدا نقشى در حقوق دارد؟ آیا «حكومت» نیز حقوقى برگردن «مردم» دارد یا حكومتها و «حاكمان» در قبال مردم فقط تكالیفى بر عهده دارند كه باید از عهده انجام آنها برآیند؟ به عبارت دیگر، آیا بین «حكومت» و «مردم» حقوق و تكالیف متقابل وجود دارد یا یك طرف فقط حق دارد و طرف دیگر فقط تكلیف؟ اساساً حقوق و تكالیف هر یك از «دولت» و «مردم» طبق چه معیارى مشخص مىگردد؟
پرسشهاى مذكور و مسایلى دیگر از قبیل آنها، مباحثى هستند كه در كتاب حاضر بررسى
شدهاند. به لحاظ اهمیت و گستردگى بحث «حقوق و تكالیف متقابل مردم و حكومت» تمامى جلد دوم كتاب به این بحث اختصاص یافته و سایر مسایل در جلد اول مورد بحث واقع شده است. خصوصیت مهم مباحث این كتاب آن است كه مطالب با توجه به قرآن و روایات اسلامى و «دیدگاه اسلام در حقوق» بررسى شدهاند. استاد فرزانه و اسلام شناس معاصر، حضرت آیة الله مصباح یزدى، دام ظله، این مباحث را با نگاهى دقیق و بدیع، و با نظر به شبهات مطرح در جامعه مورد بررسى قرار دادهاند.
لازم به توضیح است كه این كتاب در ادامه انتشار مجموعه سخنرانىهایى است كه جناب استاد در دانشگاه تهران و قبل از خطبههاى نماز جمعه ایراد داشتهاند. از همین مجموعه، قبلا كتاب «نظریه سیاسى اسلام» در دو جلد تنظیم گردیده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. كتاب حاضر علاوه بر اساتید، دانشجویان و محققان «علم حقوق» براى سایر اقشار جامعه نیز قابل استفاده است و به ویژه، گامى مهم در راستاى مطالعات و تحقیقات «حقوق اسلامى» به شمار مىرود.
در پایان لازم است از تلاش حجتالاسلام آقاى محمدمهدى كریمىنیا كه تدوین و نگارش این مجموعه را انجام دادهاند و حجتالاسلام محمدمهدى نادرى قمى كه نظارت و ویرایش این مجموعه را عهدهدار بودهاند تقدیر و تشكر نماییم.