بسم الله الرحمن الرحیم
آن چه پیش رو دارید گزیده ای از سخنان حضرت آیت اللّه علامه مصباح یزدی (دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبری است كه در تاریخ 1386/06/26 هم زمان با پنجم ماه مبارك رمضان 1428 ایراد فرموده اند. باشد تا این رهنمودها چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.
همان طور كه گفته شد برای این كه انسان انگیزه قویای برای توبه پیدا كند، باید از یك طرف درباره زیانهای گناه فكر كند و از طرف دیگر، بداند همه این خسارتها و زیانها با «توبه» جبران میشود و در این میان، عقل انسان اقتضاء میكند فرصت را غنیمت شمارد و زودتر اقدام نماید. اما گاهی انسان با این كه علم به ضرر چیزی دارد، باز اراده ترك آن را پیدا نمیكند. یك دسته از عواملی كه موجب این امر میشود یك سلسله وسوسهای شیطانی است كه موجب ایجاد شبههها و تسویلهایی برای انسان میشود و نمیگذارد كه دانستههای انسان اثر گذار باشد. عامل دیگر، ضعف اراده است كه سبب سستی انسان میشود. در این جلسه به اندازهای كه خدای متعال توفیق بدهد به شبهاتی كه موجب وسوسه شیطان میشود اشاره میگردد و هم چنین راههای جبران ضعف اراده نیز بیان میشود.
یكی از شبهاتی كه باعث میشود كه آن علم و یقینی كه آدمی به ضرر دارد، كارایی نداشته باشد، این است كه: آنچه در انسان قبل از این كه رشد و تكاملِ انسانی پیدا كند، بیشتر تأثیر دارد حسیّات است. از اینرو، اگر یك نفع آنی و یك نفع بزرگتری امّا با فاصله، برایمان میسّر باشد، لذت آنی را ترجیح میدهیم. این اصل، طبیعت آدمیزاد است و تا تكامل عقلانی و تربیت دینی صحیح پیدا نكند، كمابیش تحت تأثیر این عامل شیطانی باقی میماند. ولی گاهی شیطان علاوه بر این طبیعت انسانی، شبهاتی را هم به انسان القاء میكند. برای مثال میگوید: كارگر برای چند دقیقه استراحت، از صبح تا شب زحمت میكشد، عرق میریزد و دردها را تحمل میكند. پس، آن استراحت در مقابل آن زحمتهای طولانی میارزد. این لذّت گناه هم در مقابل عذابهای آن ارزش دارد. این وسوسه شیطان است. ایمان انسان ضعیف است كه نمیداند، آن زیان بی نهایتی كه بر گناه مترتب میشود چه نسبتی با این لذت محدود دارد.
باید گفت: بعد از تلاشهای روزانه، لذتی كه از غذا خوردن میبرید چقدر است؟ آیا بیشتر از نیم ساعت است؟ چه طور حاضرید هشت ساعت زحمت بكشید تا نیم ساعت لذت ببرید ولی حاضر نیستید، سختی گذشت از لذّت مادّی را به خاطر یك لذّت طولانی تحمّل كنید، آن هم لذّتی كه با لذتهای دنیوی قابل مقایسه نیست. برای علاج این شبهه انسان باید درباره اهمیت نعمتهای اخروی و شدت عذابهای اخروی بیشتر مطالعه كند و ببیند آیا لذتها و عذابهای دنیا و آخرت با هم قابل مقایسه هستند؟!
شیطان از راه دیگری نیز وارد میشود. او میگوید: خدا عادل است! خداوند برای لذّتی كه در مدت نیمساعت استفاده كردم، هزاران سال كه عذاب نمیكند، این كه عدالت نیست! حتی نیمساعت لذّت بردن با یك روز عذاب كشیدن قابل تحمّل است، امّا این را نمیشود باور كرد كه به خاطر یك لذّت آنی، خدا سالها و شاید بینهایت، انسان را عذاب كند.
پاسخ این شبهه را در مسائل عقلی، كلامی و فلسفی گفتهاند. فرض كنید، انسان خرمنی را كه تمام سال برای آن زحمت كشیده است با یك كبریت آتش بزند و سپس به كبریت بگوید: من یك لحظه تو را روشن كردم، تو هم باید یك خوشه گندم یا یك دسته از این خوشه ها را در آتش بسوزانی! آثاری كه بر گناه مترتب میشود، آثاری است كه بر عمل خود ما مترتب میشود. هم چنین فرض كنید كه انسان در یك لحظه، به چشم خود چاقو بزند. برای این عمل مثلاً یك دقیقه وقت صرف میكند، امّا برای همیشه نابینا میشود. آن نابینایی همیشگی، بر اثر عملی است كه خود انسان انجام میدهد. گناه هم نسبت به آثاری كه بر آن مترتب میشود چنین رابطهای دارد. خداوند در برابر یك عمل كوچك، بینهایت ثواب میدهد، اما وقتی هم انسان خرمن اعمال خویش را آتش بزند، همهاش میسوزد. مسئول این سوختن خودِ انسان است كه كبریت میزند. ظلمی از طرف خدا نیست. خدا به انسان چشم سالم عطا كرده، چاقو هم داده است. به او هم گفته نزن، نابینا میشوی، تأكید هم میكند، ولی او گوش نمیدهد. به هر حال این هم یك شبهه شیطانی است، انسان وقتی لذّت گناه و شیرینی آن را چشید با این بهانهها حاضر نیست گناه را ترك كند. حتی گاهی محبت اهل بیت(ع) و اعتقاد به خداوند موجب سوء استفاده واقع میشود و وسیلهای برای وسوسه شیطان را فراهم میكند. شیطان به انسان میگوید: نگران نباش، تو اكنون لذّت ببر، بعد با یك روز عاشورا و یك روضه مشكل حل خواهد شد، امام حسین(ع) شفاعت میكند و همه گناهانت آمرزیده میشود! اما این كه شفاعت چیست، چه شرایطی دارد و شامل چه كسانی میشود بحث مفصلی دارد كه به اجمال به آن میپردازیم.
در بسیاری از روایات اهلبیت(ع) آمده است كه كسانی كه مرتكب بعضی از گناهان شوند، از شفاعت ما محروم میشوند. به علاوه ائمه اطهار(ع) فرمودهاند كه برای عالم برزختان، خودتان باید فكر كنید، شفاعتها برای روز قیامت است. عمده روایات شفاعت كه در باب شفاعت پیغمبر اكرم(ص)، ائمه اطهار(ع) و شفاعت حضرت زهرا(س) موجود است، برای روز قیامت است. اما آیا میدانید كه از وقت مرگ تا قیامت چقدر فاصله هست و در این مدّت انسان ممكن است چه عذابهایی تحمّل كند؟! در روایات آمده كسی كه به زیارت حضرت به امام رضا(ع) برود، آن حضرت شب اوّل قبر به بازدیدش میآیند. اما همان لحظهای كه ایشان برای بازدید میآیند لذّت دارد، ولی معلوم نیست نتیجهاش تا چه وقت ادامه داشته باشد. به هر حال آثار گناهی كه یك عمر انسان مرتكب شده، با یك چیز سادهای محو نمیشود. این گونه نیست كه خدای متعال جنایات یك عمر كسی را با یك قطره اشك چشمی از بین ببرد. گفتهاند: عمر سعد هم روز عاشورا گریه كرد! معاویه هم بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع) برای ایشان گریه كرد. مگر هر گریهای اثر میكند؟همه این ثوابهایی كه در روایات، زیارتها و عزاداریها آمده همهاش صحیح است، امّا باید شرایطش رعایت شود. وقتی شرایط مصرف دارو رعایت نشود، هر چه از خواص درمانی آن بگویند سودی ندارد. گریه كردن برای حضرت سیدالشهدا(ع) میتواند نتایجی داشته باشد، اما «بشرطها و شروطها». این طور نیست كه فاسقترین و شقیترین افراد با گریه بر حضرت سیدالشهدا(ع)، آمرزیده شوند. و گرنه آفرینش عالَم به شوخی شبیهتر میشود. آری نباید در آثار عظیم داشتن ولایت اهلبیت(ع) و محبّت آنها شك كرد، اما شرط آن را نیز باید در نظر داشت. حدیث معروف و معتبری از حضرت رضا(ع) نقل شده است كه فرمود: «كلمة لا اله الا الله حصنی، فمن دخل حصنی امن من عذابی1»، كسی كه وارد حصن «لااله الا الله» بشود دیگر هیچ عذابی به او نمیرسد و كاملاً ایمن از عذاب خواهد بود، اما سپس فرمود: «بشرطها، (بشروطها) و انا من شروطها». كلمه «لا اله الا الله» میتواند انسان را از عذاب نجات دهد، اما شرط دارد؛ یكی از شروطش هم ولایت ائمه(ع) است. این حصن، انسان را محافظت میكند، اما به شرط این كه آن حصن را سوراخ نكنی و شرایطش را رعایت كنی. آب آتش را خاموش میكند، اما به شرط اینكه آن آب خودش روی آتش آنقدر نماند كه بخار بشود و دیگر خاصیت خاموش كردنش را از دست بدهد.
به هر حال، این موارد از شبهاتی است كه باعث میشود كسانی بر گناه جری شوند و توبه نكنند. راهحل آن هم كه این است كه انسان پاسخ اینها را بیاموزد، كه شبهههای شیطانی را دفع كند. بهترین راه برای علاج این شبهات شیطانی یادگیری صحیح معارف است و پاسخ شبهات و بالاخره علمِ مربوطش را باید آموخت. اگر انسان توانست از دامِ این شبهههای شیطانی رها شود و باور كرد كه یك گناه، اگر چه كوچك، ضررهای عظیمی برای سعادت انسان دارد، باز باید مراقب باشد. با این كه بسیاری از شبههها هم رفع شده است، باز هم برخی همّت توبه كردن ندارند، این یك عاملی روانی است كه در مقابل آن عاملهای شناختی مطرح میشود. گاهی برای انسان شبهههایی پیش میآید كه حقیقت را نمیشناسد و معرفتِ صحیح ندارد، بنابراین باید یاد بگیرد تا معرفتِ صحیح پیدا كند.
امّا اعمال اختیاری ما فقط ناشی از شناخت نیست. دو عامل است كه باید دست به دست هم بدهند تا یك كار اختیاری از آدم سر بزند. در این جا عامل دوم را به اجمال اشاره میكنیم.این عامل را ما «اراده» میخوانیم. انسان باید بخواهد و اراده قویای داشته باشد كه اگر چیزی را تشخیص داد، عمل كند. اما این كه چه عواملی سبب تضعیف اراده میشود، داستانش مفصّل است. همه میدانیم سحرخیزی خوب است. برای بیدار شدن ساعت هم كوك میكنیم؛ ولی وقتی زنگ میزند، برای بیدار شدن تعلل میكنیم، تا آن جا كه وقتی بیدار میشویم میبینیم نزدیك آفتاب است و گاهی سحر را هم از دست دادهایم. چه چیز موجب این میشود؟
عاملی كه امروزه بلایی عالمگیر محسوب میشود، فیلم و اینترنت است كه شبانه روز وقت جوانها و نوجوانها را میگیرد و آنها را از همه چیز غافل میكند. با این كه شبهات رفع شده و هیچ ابهامی نیست، اما باز هم میبینیم بعضی فیلمهای آنچنانی را نگاه میكنند تا آن جا كه اگر شبی فیلم دلخواه خود را تماشا نكند، خوابش نمیبرد و همانند یك معتادی میشود كه تریاك یا هروئینش نرسیده است. روانشناسان غربی نیز به چنین خطری پیبردهاند و بیمارستانهایی برای معتادان به فیلم و اینترنت ساختهاند!
هر مقدار كه انسان ثواب یك چیزی را بداند یا از آثار گناهی آگاهی داشته باشد، اما وقتی چشمش افتاد و جاذبه آن را دید معلوم نیست چه میشود، مخصوصاً وقتی كه آن انسان جوان باشد. در این جا دیگر با اقامه برهان نمیتوان جلوی ارتكاب گناه را گرفت. فرض كنید، وقتی انسان از مسألهای عصبانی است، در یك جایی بیدلیل به او فحش بدهند و بیاحترامی كنند، او در این میان هیجان زده میشود، دیگر نمیتواند خود را كنترل كند و یك وقتی به خود میآید، میبیند هزار حرف بیجا گفته و چه بسا كسی را كتك زده است. علت چیست؟ غلبه یك هیجان است. وقتی یك هیجان بر انسان غالب میشود، عقل انسان دیگر كار نمیكند، «الهی... عقلی مغلوب و هوایی غالب2» وقتی هیجانات نفسانی غالب شود، دیگر جایی برای فكر كردن و توسل به حكم عقل و شرع باقی نمیگذارد.
ما اگر بخواهیم از شرّ هیجانات در امان باشیم، باید از پیدایش هیجان و از چیزهایی كه موجب تقویت این هیجان و احساسات میشود جلوگیری كنیم، و گرنه مثل انسانی میمانیم كه در یك سراشیبی شروع به دویدن میكند و وقتی خوب سرعت گرفت، دیگر اختیار از دستش میرود و نمیتواند جلوی خودش را بگیرد. وقتی هیجانات در انسان قوی شد نمیشود جلویش را گرفت. باید سعی كرد از اوّل شرایطی به وجود نیاید كه آن هیجانات تحریك و تقویت شود؛ یعنی اگر ما بخواهیم توبه كنیم، اوّل باید تصمیم بگیریم فیلمی را كه سبب هیجان است تماشا نكنیم. وقتی فیلم را تماشا كرد و هیجان پیدا شد، دیگر نمیشود جلوی آثارش را گرفت.
برای نجات از این سلسه گناهان و فسادهای اخلاقی، ابتدا باید با رفیقهای ناشایست قطع رابطه كرد، و گرنه تا رفیق بد باشد، خواه ناخواه انسان را به زشتی فرا میخواند. این جاست كه انسان احتیاج دارد با كسانی كه در این زمینهها تجربهای دارند، مربّی هستند، مسائل روانشناسی و اخلاقی را میدانند، مشورت كند. اگر انسان بخواهد با هر كس كه دلش میخواهد معاشرت كند، آرام آرام از دست میرود. اگر انسانی میخواهد توبه كند، باید با رفیقهای ناشایست رابطهاش را قطع كند. فیلمهایی كه در خانه دارد را دور بریزد. باید برنامهای عقلایی داشته باشد. باید در كنار كارهای سالمی چون درس خواندن، كار كردن، اداره رفتن و تحقیق كردن، برای اوقات فراغت خود برنامهریزی كند. تفریح و گردش برود، اما با كسانی كه اهل گناه نباشند و انسان را دعوت به گناه نكنند. جوانها باید وقتی به رختخواب بروند كه خسته باشند و كارهایشان را انجام داده باشند، تا این كه حتی المقدور راه شیطان را بر خودشان مسدود كنند. و گرنه تا این راههای شیاطین از دیدنیها، شنیدنیها، از شوخیها، معاشرتها، از فیلمها و نوارها هست، محافظت از خود كار آسانی نیست. اگر انسان بخواهد از این گناهان در امان بماند، باید راههایش را از اوّل مسدود كند؛ از محیط گناه، از اشخاصی كه دعوت به گناه میكنند و از چیزهایی كه برای انسان هیجان ایجاد میكند دور شود.
در مقابل هم باید یك عوامل تقویتی باشد، یعنی با رفیقان خوب معاشرت كند، قرآن و حدیث مطالعه كند، كتاب اخلاقی بخواند، در جلسات موعظه و دعا بنشیند، ادعیه و مناجات بخواند. آن وقت میتواند تصمیمی بگیرد كه خود را اصلاح كند. از جمله چیزهایی كه به انسان كمك میكند برای این كه در این راه موفق باشد، این است كه با دعاها و مناجاتهایی از قبیل مناجات تائبین انس پیدا كند.
1. بحارالأنوار، ج 49، ص 123، باب 11، روایت 4.
2. بحارالأنوار، ج 91، ص 243، باب «أحراز مولانا أمیرالمؤمنین(ع)، روایت 11.