فهرست مطالب

اعجاز قرآن

 

درس سى و دوم

 

اعجاز قرآن

 

ـ معجزه بودن قرآن

ـ جهات اعجاز قرآن

شامل: الف فصاحت و بلاغت

ب- امّى بودن آورنده

ج- هماهنگى و عدم اختلاف

 

معجزه بودن قرآن

قرآن كریم، تنها كتاب آسمانى است كه با صراحت و قاطعیّت تمام، اعلام داشته كه هیچكس توان آوردن كتابى همانند آن را ندارد، و حتى اگر همه آدمیان و جنّیان با یكدیگر همكارى كنند قدرت چنین كارى را نخواهند داشت1. و نه تنها قدرت برآوردن كتاب كاملى مثل كل قرآن را ندارند بلكه قدرت برآوردن ده سوره2 و حتى یك سوره یك سطرى را هم نخواهند داشت3.

سپس با بیشترین تأكیدات، همگان را مورد «تحدّى» قرار داده و به معارضه طلبیده و عدم قدرت ایشان را بر چنین كارى، دلیل بر خدایى بودن این كتاب و رسالت پیامبر گرامى اسلام (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) دانسته است4.

پس جاى شكّى نیست كه این كتاب شریف، ادّعاى معجزه بودن خوش را دارد و آورنده این كتاب، آنرا بعنوان معجزه‌اى جاودانى و برهانى قاطع بر پیامبرى خودش، به همه جهانیان و براى همیشه، عرضه داشته است. و هم اكنون بعد از گذشتن چهارده قرن، این نداى الهى هر صبح و شام بوسیله فرستنده هاى دوست و دشمن، به گوش جهانیان مى‌رسد و حجت را بر ایشان تمام مى‌كنند.


1. ر. ك: سوره اسراء، آیه 88.

2. ر. ك: سوره هود، آیه 13.

3. ر. ك: سوره یونس، آیه 38.

4. ر. ك: سوره بقره، آیه 23، 24.

از سوى دیگر مى‌دانیم كه پیامبر اسلام (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) از نخستین روز اظهار دعوتش، با دشمنان سرسخت و كینه توزى مواجه شد كه از هیچگونه تلاش و كوششى براى مبارزه با این آیین الهى، كوتاهى نكردند و پس از نومید شدن از تأثیر تهدیدات و تطمیعات، كمر به قتل آن حضرت بستند. كه با تدبیر الهى، این توطئه هم از هجرت شبانه و مخفیانه آن بزرگوار بسوى مدینه، خنثى شد. و بعد از هجرت هم بقیه عمر شریفش را در جنگهاى متعدّد با مشركان و همدستان یهودى آنان سپرى كرد. و از هنگام رحلت آن حضرت تا امروز هم همواره منافقین داخلى و دشمنان خارجى درصدد خاموش كردن این نور الهى بوده و هستند و از هیچ كارى در این راه، فروگذار نكرده و نمى‌كنند. و اگر آوردن كتابى مانند قرآن كریم، امكان مى‌داشت هرگز از آن، صرف نظر نمى‌كردند.

در این عصر هم كه همه دولتهاى بزرگ دنیا اسلام را بزرگترین دشمن براى سلطه ظالمانه خودشان شناخته و كمر مبارزه جدّى با آن را بسته‌اند و همه گونه امكانات مالى و علمى و سیاسى و تبلیغاتى را در اختیار دارند اگر مى‌توانستند اقدام به تهیه یك سطر مشابه یكى از سوره هاى كوچك قرآن مى‌كردند و آنرا بوسیله رسانه هاى گروهى و وسایل تبلیغات جهانى عرضه مى‌داشتند. زیرا این كار، ساده ترین و كم هزینه ترین و مؤثرترین راه براى مبارزه با اسلام و جلوگیرى از گسترش آن است.

بنابراین، هر فرد عاقلى كه جویاى حقیقت باشد با توجه به این نكات، یقین خواهد كرد كه قرآن كریم، كتابى استثنائى و غیرقابل تقلید است و هیچ فرد یا گروهى با هیچ آموزش و تمرینى نمى‌تواند مانند آنرا بیاورد. یعنى همه ویژگیهاى یك معجزه (خارق العاده بودن، الهى و غیرقابل تقلید بودن، و بعنوان دلیلى بر صحّت نبوّت ارائه شدن) را داراست. و از اینروى، بهترین دلیل قاطع بر صدق دعوت پیامبر اكرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) و حقّانیت دین مقدس اسلام مى‌باشد. و از بزرگترین نعمتهاى الهى بر جامعه انسانى همین است كه این كتاب شریف را به گونه‌اى نازل فرموده كه همواره بصورت معجزه‌اى جاویدان باقى بماند و دلیل صدق و صحّتش را با خودش داشته باشد. دلیلى كه درك دلالت آن، نیازى به تحصیل و تخصص ندارد و براى هر فردى قابل فهم و پذیرش است.

جهات اعجاز قرآن

اكنون كه اجمالا و سر بسته دانستیم كه قرآن مجید، سخنى الهى و اعجازآمیز است به توضیح بعضى از جهات اعجاز آن مى‌پردازیم.

 

الف- فصاحت و بلاغت قرآن

نخستین وجه اعجاز قرآن كریم، شیوایى (فصاحت) و رسایى (بلاغت) آن است. یعنى خداى متعال براى بیان مقاصد خود در هر مقامى شیواترین و زیباترین الفاظ، و سنجیده ترین و خوش آهنگ ترین تركیباتى را بكار گرفته كه به بهترین و رساترین وجهى معانى مورد نظر را به مخاطبین مى‌فهماند. و گزینش چنین الفاظ و تركیبات متناسب و هماهنگ با معانى بلند و دقیق، براى كسى میسر است كه احاطه كافى بر همه ویژگیهاى الفاظ و دقایق معانى و روابط متقابل آنها داشته باشد و بتواند با در نظر گرفتن همگى اطراف و ابعاد معانى مورد نظر و رعایت مقتضیات حال و مقام، بهترین الفاظ و عبارات را انتخاب كند. و چنین احاطه علمى بدون وحى و الهام الهى براى هیچ انسانى فراهم نمى‌شود.

زیبایى آهنگ جذّاب و ملكوتى قرآن براى همگان، و شیوایى و رسایى آن براى آشنایان به زبان عربى و فنون فصاحت و بلاغت، قابل درك است اما تشخیص معجزه بودن فصاحت و بلاغت، قابل درك است اما تشخیص معجزه بودن فصاحت و بلاغت آن از كسانى ساخته است كه مهارت و تخصص در فنون مختلف سخنورى داشته باشد و آنرا با دیگر سخنان فصیح و بلیغ، مقایسه كنند و توان خودشان را در برابر آن بیازمایند و این، كارى بود كه از شعراء و چكامه سرایان عرب برمى آمد، زیرا بزرگترین هنر اعراب، سخن سرایى بود كه در عصر نزول قرآن، به اوج شكوفایى رسیده بود و نمونه هایى از بهترین اشعار را پس از نقد ادبى بعنوان بهترین و ارزشمندترین دستاوردهاى هنرى، گزینش و معرّفى مى‌كردند.

اساساً حكمت و عنایت الهى، اقتضاء دارد كه معجزه هر پیامبرى متناسب با علم و هنر رایج در آن زمان باشد تا امتیاز و برترى اعجازآمیز آنرا بر آثار بشرى، به خوبى درك كنند چنانكه امام هادى (علیه السلام) در پاسخ «ابن سكیّت» كه پرسید: «چرا خداى متعال، معجزه حضرت موسى (علیه السلام) را ید بیضاء و اژدها كردن عصا، و معجزه حضرت عیسى

(علیه السلام) را شفاء دادن بیماران، و معجزه پیامبر اسلام (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) را قرآن كریم قرار داد؟» فرمود: «هنر رایج حضرت موسى (علیه السلام) سحر و جادو بود از اینروى، خداى متعال معجزه آن حضرت را شبیه كارهاى آنان قرار داد تا عجز و ناتوانى خودشان را از آوردن مانند آن دریابند. و هنر رایج زمان حضرت عیسى (علیه السلام) فنّ پزشكى بود از اینروى، خداى متعال معجزه آن حضرت را شفاء دادن بیماران علاج ناپذیر، قرار داد تا جهت اعجاز آنرا بخوبى درك كنند. اما هنر رایج در زمان پیامبر اسلام (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) سخنورى و چكامه سرایى بود از این جهت، خداى متعال قرآن كریم را با زیباترین اسلوب، نازل فرمود تا برترى اعجازآمیز آنرا باز شناسند1

بارى، بزرگترین سخن شناسان آن عصر، مانند ولید بن مغیره مخزومى و عتبة بن ربیعه و طفیل بن عمرو، به نهایت فصاحت و بلاغت قرآن و برترى آن بر شیواترین سخنان بشرى، گواهى دادند2. و در حدود یك قرن بعد، كسانى امثال ابن ابى العوجاء و ابن مقفّع و ابوشاكر دیصانى و عبدالملك بصرى، تصمیم گرفتند كه توان خود را در معارضه با قرآن بیازمایند و یك سال تمام، نیروى خود را بر سر این كار گذاشتند ولى كوچكترین كارى از پیش نبردند و سرانجام، همگى در برابر عظمت این كتاب الهى، زانوى عجز و حیرت به زمین زدند و هنگامى كه در مسجدالحرام جلسه‌اى براى بازرسى كارهاى یك ساله شان تشكیل داده بودند امام صادق (علیه السلام) از كنار ایشان عبور كرد و این آیه شریفه را تلاوت فرمود:

«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً»3.

ب- اُمّى بودن آورنده

قرآن كریم، كتابى است كه با وجود كوچكى نسبى حجم، مشتمل بر انواعى از معارف و علوم و احكام و قوانین فردى و اجتماعى است و بررسى كامل هر دسته از آنها نیازمند به گروههاى متخصصى است كه در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش علمى


1. ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 24.

2. ر. ك: اعلام الورى، ص 27، 28 و ص 49. و سیره ابن هشام، ج 1، ص 293، و ص 410.

3. سوره اسراء، آیه 88، و نورالثقلین در ذیل همین آیه.

درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهاى نهفته آنرا كشف كنند و به حقایق بیشترى دست یابند هر چند كشف همه حقایق و اسرار آن، جز بوسیله كسانى كه داراى علم الهى و تأیید خدایى باشند میسّر نخواهد بود.

این مجموعه هاى گوناگون كه شامل ژرفترین و بلندترین معارف، و والاترین و ارزشمندترین دستورات اخلاقى، و عادلانه ترین و استوارترین قوانین حقوقى و جزائى، و حكیمانه ترین مناسك عبادى و احكام فردى و اجتماعى، و سودمندترین مواعظ و اندرزها، و آموزنده ترین نكات تاریخى، و سازنده ترین شیوه هاى تعلیم و تربیت، و در یك جمله: حاوى همه اصول مورد نیاز بشر براى سعادت دنیا و آخرت است با اسلوبى بدیع و بى سابقه، در هم آمیخته شده، به گونه‌اى كه همه قشرهاى جامعه بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهره‌مند شوند.

فراهم آوردن همه این معارف و حقایق در چنین مجموعه اى، فراتر از توان انسانهاى عادى است. ولى آنچه بر شگفتى آن مى‌افزاید این است كه این كتاب عظیم بوسیله یك فرد درس نخوانده و تعلیم ندیده كه هرگز قلمى بر كاغذ نیاورده و در محیطى دور از تمدن و فرهنگ، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیب‌تر آنكه در زندگى چهل ساله قبل از بعثتش نمونه‌اى از این سخنان، از وى شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را بعنوان وحى الهى، ارائه مى‌كرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونى داشت كه كاملا آنرا از دیگر سخنانش متمایز مى‌ساخت و تفاوت آشكارى میان این كتاب با سایر سخنان وى مشهود و محسوس بود.

قرآن كریم با اشاره به این نكات مى‌فرماید: «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتاب وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»1.

و در جاى دیگر مى‌فرماید: «قُلْ لَوْ شاءَ اللّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»2 یعنى: اگر خدا خواسته بود این كتاب را بر شما تلاوت نمى‌كردم و شما را از آن، آگاه نمى‌ساختم، چه اینكه قبلا عمرى را در میان شما سپرى كردم (در حالى كه نمونه‌اى از این سخنان از من نشیدند) مگر نمى‌فهمید؟!


1. ر. ك: سوره عنكبوت، آیه 48.

2. ر. ك: سوره یونس، آیه 16.

و به احتمال قوى، آیه (23) از سوره بقره «فَأْتُوا بِسُورَة مِنْ مِثْلِهِ» نیز اشاره به همین جهت اعجاز است یعنى احتمال قوى دارد كه ضمیر «مثله» به «عبدنا» برگردد.

حاصل آنكه: اگر بفرض محال، امكان داشته باشد كه صدها گروه دانشمند و متخصص با همكارى و همیارى یكدیگر، چنین كتابى را تهیه كنند اما هرگز یك فرد درس نخوانده، از عهده چنین كارى برنخواهد آمد.

بنابراین، ظهور چنین كتابى با این ویژگیها از فرد تحصیل نكرده اى، مبیّن جهت دیگرى از جهات اعجاز آن مى‌باشد.

ج- هماهنگى و عدم اختلاف

قرآن كریم، كتابى است كه در طول بیست و سه سال رسالت پیامبر اكرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) كه دورانى بحرانى و پرماجرا و توأم با فراز و نشیبها و حوادث تلخ و شیرین فراوان بود نازل گردید ولى این دگرگونیهاى عجیب، تأثیرى در انسجام مطالب و شیوه اعجازآمیز آن نگذاشت. و همین هماهنگى و یكنواختى آن از نظر شكل و محتوى، جهت دیگرى از جهات اعجاز بشمار مى‌رود كه مانند دو جهت دیگر، در خود قرآن به آن، اشاره شده است در آنجا كه مى‌فرماید: «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً كَثِیراً»1.

توضیح آنكه: هر انسانى دست كم، دستخوش دو نوع دگرگونى قرار مى‌گیرد: یكى آنكه تدریجاً بر معلومات و مهارتهایش افزوده مى‌شود و افزایش دانشها و توانشها در سخنانش انعكاس مى‌یابد و طبعاً در فاصله زمانى بیست ساله، تفاوت و اختلاف چشمگیرى بین گفتارهایشان نمایان مى‌گردد.

دو دیگر، آنكه حوادث گوناگون زندگى، موجب پیدایش حالات روانى و احساسات و عواطف مختلفى از قبیل بیم و امید غم و شادى و هیجان و آرامش مى‌شود و اختلاف این حالات، تأثیر بسزایى در اندیشه و گفتار و كردار شخص مى‌گذارد و طبعاً با شدت یافتن این دگرگونیها، سخنان وى هم دچار اختلاف شدیدى مى‌گردد. و در حقیقت تغییرات گفتار، تابعى از تغییرات حالات روانى است كه آنها هم به نوبه خود، تابع اوضاع و احوال طبیعى و اجتماعى مى‌باشد.


1. ر. ك: سوره نساء، آیه 82.

اكنون اگر فرض كنیم كه قرآن كریم، دستبافت شخص پیامبر اكرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) بعنوان یك انسان محكوم دگرگونیهاى یاد شده، باشد با توجه به شرایط بسیار متغیّر زندگى آن حضرت، مى‌بایست از نظر شكل و محتوى، داراى اختلافات فراوانى باشد در صورتى كه اثرى از چنین اختلافات، در آن مشاهده نمى‌شود.

پس نتیجه مى‌گیریم كه هماهنگى و عدم اختلاف در مضامین قرآن و در سطح بلاغت اعجازآمیز آن، نشانه دیگرى از صدور این كتاب شریف، از منبع علم ثابت و نامتناهى خداى متعال است كه حاكم بر طبیعت و نه محكوم پدیده هاى دگرگون شونده آن مى‌باشد.

 

پرسش

1- توضیح دهید كه قرآن كریم، ادّعاى معجزه بودن خودش را دارد.

2- دلیل اجمالى بر اعجاز قرآن چیست؟

3- آیا مى‌توان احتمال داد كه كسى نخواسته است مانند قرآن را بیاورد یا آورده است و ما مطلع نشده ایم؟ چرا؟

4- بلاغت اعجازآمیز قرآن را شرح دهید.

5- امّى بودن پیامبر اكرم چه ارتباطى با اعجاز قرآن دارد؟

6- عدم اختلاف در قرآن، چه دلالتى بر معجزه بودن آن دارد؟