ـ مقدمه
ـ حكومت الهى جهانى
شامل: وعده الهى
ـ نمونهاى از روایات
ـ غیبت و راز آن
در ضمن بحثهاى گذشته، چند حدیث را كه متضمّن اسماء ائمّة اثناعشر بود آوردیم ولى روایات فراوان دیگرى از طرق شیعه و سنّى از پیغمبر اكرم(ص) نقل شده كه در بعضى از آنها فقط به تعداد آن بزرگواران اشاره شد، در بعضى اضافه شده كه همگى ایشان از قریش هستند، و در بعضى دیگر عدد ایشان را عدد نقباء بنى اسرائیل شمرده، و در بعضى دیگر آمده است كه نه نفر ایشان از فرزندان امام حسین(ع) هستند و بالاخره در بعضى از روایات اهل سنّت و روایات متواتر از طرق شیعه، اسماء یكایك ایشان بیان شده است1. و نیز روایات زیادى از طرق شیعه درباره امامت هر یك از ائمه اطهار (علیهم الصلوة و السلام) نقل شده كه در این مختصر، مجال ذكر نمونهاى از آنها هم نیست2. از اینروى، آخرین درس از این بخش را به بحث درباره امام دوازدهم حضرت صاحب الزمان (عجلّ الله فرجه الشریف) اختصاص مىدهیم و براى رعایت اختصار، تنها به ذكر مهمترین نكات مىپردازیم.
دانستیم كه هدف الهى و اولى از بعثت انبیاء، كامل كردن شرایط براى رشد و تكامل آزادانه و آگاهانه انسانها بوده كه بوسیله قرار دادن وحى الهى در دسترس مردم، تحقق یافته است.
1. ر. ك: منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر، ط 3، ص 10-140.
2. ر. ك: بحارالانوار، غایة المرام، اثبات الهداة، و سایر مجامع حدیث.
همچنین اهداف دیگرى نیز منظور بوده كه از جمله مىتوان كمك به رشد عقلانى و تربیت روحى و معنوى افراد مستعد را بشمار آورد. و در نهایت، انبیاء عظام (علیهم الصلوة و السلام) درصدد تشكیل جامعه ایده آل براساس خداپرستى و ارزشهاى الهى، و گسترش عدل و داد در سراسر زمین بودهاند و هركدام در حدّ امكان، قدمى در این راه برداشتهاند و بعضى از ایشان توانستهاند در محدوده جغرافیایى و زمانى خاصى، حكومت الهى را برقرار سازند. ولى براى هیچكدام از ایشان شرایط تشكیل حكومت جهانى، فراهم نشده است.
البته فراهم نشدن چنین شرایطى به معناى نارسایى تعالیم و برنامه هاى انبیاء یا نقصّ مدیریّت و رهبرى ایشان نیست و نیز به معناى تحقق نیافتن هدف الهى از بعثت ایشان نمىباشد زیرا همچنانكه اشاره شد هدف الهى، فراهم شدن زمینه و شرایط براى سیر و حركت اختیارى انسانهاست «لِئَلاّ یَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل»1 نه الزام و اجبار مردم بر پذیرفتن دین حق و پیروى از رهبران الهى. و این هدف، تحقق یافته است.
در عین حال، خداى متعال در كتابهاى آسمانیش وعده تحقق حكومت الهى را در پهنه زمین داده است كه مىتوان آن را نوعى پیشگویى نسبت به فراهم شدن زمینه پذیرش دین حق در سطح وسیعى از جامعه انسانى به حساب آورد كه با استفاده از افراد و گروههاى بسیار ممتاز و از مددهاى غیبى الهى، موانع تشكیل حكومت جهانى از سر راه برداشته شده عدل و داد بر توده هاى ستمدیده مردم كه از بیداد ستمگران به ستوه آمده و از همه مكتب ها و رژیم ها ناامید شدهاند گسترش خواهد یافت. و مىتوان آن را تحقق هدف نهایى از بعثت پیامبر خاتم(ص) و دین جهانى و جاودانى او به حساب آورد. زیرا درباره وى فرموده است: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّه»2.
و با توجه به اینكه امامت، متمم نبوت، و تحقق بخش حكمت خاتمیّت است مىتوان نتیجه گرفت كه این هدف بوسیله آخرین امام، تحقق خواهد یافت. و این همان مطلبى است كه در روایات متواترى كه درباره حضرت مهدى ارواحنافداه وارد شده مورد تأكید قرار گرفته
1. ر. ك: سوره نساء، آیه 165.
2. ر. ك: سوره توبه: آیه 33، سوره فتح: آیه 28، سوره صف: آیه 9، و ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 50، ح 22، و ص 60، ح 58 و 89.
است.
در اینجا نخست به چند آیه از قرآن كریم كه متضمّن بشارت به تحقق چنین حكومتى است اشاره مىكنیم و سپس به ذكر نمونهاى از روایات مربوط به این بحث مىپردازیم.
خداى متعال در قرآن كریم مىفرماید: در تورات و زبور نوشتهایم كه صالحان، وارث زمین خواهند بود. «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ»1 و در آیه دیگرى نظیر این مضمون، از حضرت موسى(ع) نقل شده است.2 و بى شك این وعده، روزى تحقق خواهد یافت.
و در جاى دیگر بعد از اشاره به داستان فرعون كه مردم را به استضعاف كشانده بود مىفرماید: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»3 این آیه هر چند در مورد بنى اسرائیل و به قدرت رسیدن آنان بعد از رهایى از چنگال فرعونیان است ولى تعبیر «وَ نُرِید...» اشاره به یك اراده مستمر الهى دارد و از اینروى در بسیارى از روایات، بر ظهور حضرت مهدى عجلّ الله فرجه الشریف تطبیق شده است4.
همچنین در جاى دیگر خطاب به مسلمانان مىفرماید:
كسانى از شما كه ایمان واقعى و اعمال شایسته داشته باشند به خلافت خواهند رسید و با امنیت كامل، به پرستش خداى متعال، خواهند پرداخت: «وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَُیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»5. و در روایات آمده است كه مصداق كامل این وعده در زمان ظهور ولى عصر عجلّ اللّه فرجه الشریف تحقق خواهد یافت6.
1. ر. ك: سوره انبیاء، آیه 105.
2. ر. ك: سوره اعراف، آیه 128.
3. ر. ك: سوره قصص، آیه 5.
4. ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 54، ج 35، ص 63، 64.
5. ر. ك: سوره نور، آیه 55.
6. ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 58، ح 50، ص 54، ح 34، 64.
نیز روایات دیگرى در تطبیق چندین آیه1 بر آن حضرت وارد شده كه براى رعایت اختصار، از ذكر آنها صرف نظر مىكنیم2.
روایاتى كه شیعه و سنّى از پیامبر اكرم(ص) درباره حضرت مهدى عجلّ اللّه فرجه الشریف نقل كردهاند فوق حدّ تواتر است، و تنها روایاتى كه اهل سنت نقل كردهاند به تصدیق عدهاى از علماء خودشان به حدّ تواتر مىرسد3! و گروهى از علماء ایشان اعتقاد به آن حضرت را مورد اتفاق همه فرقه هاى اسلامى دانسته اند4. و عدهاى از علماء اهل سنّت، كتابهایى درباره آن حضرت و علائم ظهورشان نوشته اند5. اینكه نمونهاى از روایات اهل سنّت:
از جمله چندین روایت از پیامبر اكرم(ص) نقل كردهاند كه فرمود: اگر یك روز از عمر جهان، بیشتر نمانده باشد خداى متعال آن روز را چنان طولانى خواهد كرد تا مردى از اهل بیت من و همنام من به حكومت برسد (و زمین را پر از عدل و داد كند آن چنانكه پر از ظلم و جور شده است)6.
و ازام سلمه روایت كردهاند كه رسول خدا(ص) فرمود: مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه است7.
و از ابن عبّاس نقل كردهاند كه رسول خدا(ص) فرمود: همانا على امام امت، بعد از من
1. ر. ك: مانند این آیات «وَ یَكُونَ الدِّینُ كُلُّهُ لِلّه»،«لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّه»، «بقیة الله خَیْرٌ لَكُمْ».
2.ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 44-64.
3. ر. ك: صواعق ابن حجر: ص 99، نورالابصار شبلنجى: ص 155، اسعاف الراغبین: ص 140، الفتوحات الاسلامیة: ج 2، ص 211.
4. ر. ك: شرح ابن ابى الحدید بر نهج البلاغه: ج 2، ص 535، سبائك الذهب سویدى: ص 78، غایة المأمول: ج 5، ص 362.
5. مانند كتاب «البیان فى اخبار صاحب الزمان» تألیف حافظ محمد بن یوسف گنجى شافعى كه در قرن هفتم مىزیسته، و كتاب «البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان» تألیف متّقى هندى كه در قرن دهم مىزیسته است.
6. ر. ك: صحیح ترمذى: ج 2، ص 46، صحیح ابو داود: ج 2، ص 207، مسند ابن حنبل: ج 1، ص 378، ینابیع المودة: ص 186، 258، 440، 488، 490.
7. ر. ك: اسعاف الراغبین: ص 134، نقل از صحیح مسلم و ابو داود و نسائى و ابن ماجه و بیهقى.
است و از فرزندان او قائم منتَظَر مىباشد. و هنگامى كه ظهور كند زمین را پر از عدل و داد مىسازد چنانكه پر از ظلم و جور شده است1.
از ویژگیهاى امام دوازدهم عجلّ اللّه فرجه الشریف كه در روایات وارده از اهل بیت (علیهم السلام)، مورد تأكید واقع شده غیبت آن حضرت است. و از جمله، عبدالعظیم حسنى از امام محمد تقى از پدرش امیرمؤمنان (علیهم السلام) نقل كرده است كه فرمود: قائم ما غیبتى درازمدت دارد، و گویا شیعیان را مىبینیم كه در زمان غیبت او همانند حیوان گرسنهاى كه دنبال چراگاه مىگردد در جستجوى اویند ولى او را نمىیابند. آگاه باشید كه هر كس از ایشان كه بر دینش ثابت بماند و در اثر طول غیبت امامش دچار قساوت قلب نگردد در روز قیامت با من در درجه من خواهد بود. سپس فرمود: هنگامى كه قائم ما قیام مىكند بیعتى از هیچكس بر گردن او نخواهد بود (و هیچ حاكم ستمگرى تسلطى بر او نخواهد داشت) و بدین منظور، مخفیانه متولد مىشود و از چشم مردم، غایب مىگردد2.
و از امام سجاد از پدرش از امیرمؤمنان (علیهم السلام) روایت شده كه فرمود: قائم ما دو غیبت دارد كه یكى طولانىتر از دیگرى است، و تنها كسانى كه یقین قوى و معرفت صحیح داشته باشند بر امامت او ثابت مىمانند3.
براى روشن شدن راز غیبت، باید نظرى به سرگذشت ائمه اطهار (علیهم السلام) بیفكنیم.
چنانكه مىدانیم بعد از رسول خدا(ص) اكثریت مردم با ابوبكر و بعد با عمر و سپس با عثمان بیعت كردند، و در اواخر حكومت وى كه نابسامانیهاى فراوانى در اثر تبعیضات ناروا پدید آمد دست به شورش زده او را به قتل رسانیدند و با امیرمؤمنان على(ع) بیعت كردند.
آن حضرت كه خلیفه منصوب از طرف خدا و رسول(ص) بود در طول حكومت خلفاء سه گانه براى رعایت مصالح جامعه نوبنیاد اسلامى دم فروبست و جز از سر اتمام حجت،
1. ر. ك: ینابیع المودة، ص 494.
2. ر. ك: منتخب الاثر، ص 255.
3. ر. ك: منتخب الاثر، ص 251.
سخنى نگفت و در عین حال، از هیچ اقدامى به نفع اسلام و مسلمین دریغ نورزید. اما دوران حكومت چند ساله خودش به جنگ با اصحاب جمل و معاویه و خوارج، سپرى شد و سرانجام بدست یكى از خوارج به شهادت رسید.
امام حسن مجتبى(ع) نیز به دستور معاویه مسموم شد. و پس از مرگ معاویه فرزندش یزید كه اعتنایى به ظواهر اسلام هم نداشت بر اریكه سلطنت اموى تكیه زد. و با این روند نزولى مىرفت كه نام و نشانى از اسلام باقى نماند. از اینروى، امام حسین(ع) چارهاى جز قیام ندید و با شهادت مظلومانهاش مسلمانان را تا اندازهاى هوشیار و بیدار كرد و اسلام را از نابودى، نجات داد. ولى شرایط اجتماعى براى تشكیل حكومت عدل اسلامى فراهم نگردید. و از این جهت سایر ائمه اطهار(ع) به تحكیم مبانى عقیدتى و نشر معارف و احكام اسلام و تربیت و تهذیب نفوس مستعد پرداختند و در حدودى كه شرایط، اجازه مىداد مخفیانه مردم را به مبارزه با ظالمان و جبّاران، دعوت مىكردند و ایشان را به تحقق حكومت الهى جهانى، امیدوار مىساختند. و بالاخره یكى پس از دیگرى به شهادت رسیدند.
بهرحال، ائمه اطهار (علیهم السلام) در مدت دو قرن و نیم توانستند با تحمل مشكلات و فشارهاى فوق العاده حقایق اسلام را براى مردم بیان كنند: بخشى را بصورت عمومى، و بخشى را بصورت خصوصى براى شیعیان و اصحاب خاصّ خودشان. و بدین ترتیب، معارف اسلامى در ابعاد گوناگونش در جامعه، انتشار یافت و بقاء شریعت محمدى، تضمین شد. و ضمناً در گوشه و كنار كشورهاى اسلامى گروههایى براى مبارزه با حاكمان ستمگر تشكیل گردید و دست كم توانستند تا حدودى جلو ستمها و خودسریهاى جبّاران را بگیرند.
ولى آنچه وحشت و اضطراب حاكمان خودكامه را برمى انگیخت وعده ظهور حضرت مهدى(عج) بود كه هستى آنان را تهدید مىكرد. از اینروى معاصرین امام حسن عسگرى(ع) به شدت ایشان را تحت نظر قرار دادند كه اگر فرزندى براى آن حضرت متولد شود او را به قتل برسانند و خود آن بزرگوار را در عنفوان جوانى به شهادت رساندند. ولى اراده خداى متعال بر این، قرار گرفته بود كه حضرت مهدى(عج) متولد و براى نجات جامعه بشرى، ذخیره شوند. و به همین جهت بود كه در زمان حیات پدرشان تا سن پنج سالگى جز افراد معدودى از خواصّ شیعه، كسى آن حضرت را زیارت نمىكرد و بعد از وفات پدر بزرگوارشان تماسّ امام با
مردم بوسیله چهار نفر1 كه یكى پس از دیگرى به سمت نیابت خاصّ، مفتخر مىشدند برقرار مىگردید. و از آن پس، براى مدت نامعلومى «غیبت كبرى» واقع شد تا روزى كه جامعه بشرى، آماده پذیرش حكومت الهى جهانى شود و به امر خداى متعال ظهور فرماید.
بنابراین، راز اصلى غیبت آن حضرت این است كه از شرّ جبّاران و ستمگران محفوظ بماند. و در بعضى از روایات به حكمت هاى دیگرى نیز اشاره شده كه از جمله آنها آزمایش مردم است كه بعد از اتمام حجّت، چه اندازه پایدار و استوار مىمانند.
البته در زمان غیبت هم مردم بكلّى از فیوضات آن حضرت بى بهره نیستند و به تعبیرى كه در روایات آمده همانند خورشیدى كه پشت ابر باشد2. كمابیش از نور او استفاده مىكنند چنانكه افراد بى شمارى هر چند بصورت ناشناس به زیارت ایشان مشرّف شده و براى رفع گرفتاریهاى مادّى و معنوى، از آن بزرگوار، بهرهمند شده اند. و اساساً حیات آن حضرت، عامل مهمى براى دلگرمى و امیدوارى مردم است تا خود را اصلاح و آماده ظهور كنند.
پرسش
1- هدف نهایى از بعثت پیامبر اسلام(ص) چیست؟
2- چگونه این هدف، تحقق پذیر است؟
3- كدام آیات، بشارت برپایى حكومت الهى جهانى را مىدهد؟
4- نمونهاى از روایات اهل سنّت درباره حضرت مهدى(عج) را ذكر كنید.
5- نمونهاى از روایات اهل بیت(ع) درباره غیبت آن حضرت را بیان كنید.
6- غیبت صغرى و كبرى و فرق میان آنها را شرح دهید.
7- راز غیبت امام زمان(عج) را توضیح دهید.
8- در زمان غیبت، مردم چه بهره هایى مىتوانند از آن حضرت ببرند؟
1. عثمان بن سعید، محمد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح و على بن محمد سمرى.
2. ر. ك: بحارالانوار، ج 52، ص 92.