ـ مقدمه
ـ دنیا مزرعه آخرت است
شامل: نعمتهاى دنیا موجب سعادت اخروى نمىشود
ـ نعمتهاى دنیا موجب شقاوت اخروى هم نمىشود
ـ نتیجه
دانستیم كه زندگى انسان، منحصر به همین زندگى زودگذر دنیا نیست و بار دیگر در عالم آخرت، زنده مىشود و براى همیشه در آن عالم، زنده خواهد ماند. و نیز دانستیم كه زندگى آخرت، زندگى حقیقى و عینى است به گونهاى كه زندگى دنیا در برابر آن، شایسته نام زندگى نیست نه اینكه معناى زندگى آخرت، نام نیك و بد یا امرى پندارى و اعتبارى باشد.
اكنون، نوبت آن رسیده كه به تبیین رابطه بین زندگى دنیا و زندگى آخرت، و تعیین نوع ارتباط بین آنها بپردازیم. البته در ضمن بحثهاى گذشته تا حدودى نوع این ارتباط، معلوم شد ولى نظر به كژاندیشهایى كه در این زمینه، وجود دارد بجاست كه توضیح بیشترى در این باره، داده شود و با استفاده از دلایل عقلى و بیانات قرآنى، چگونگى ارتباط بین دنیا و آخرت، روشن گردد.
نخستین مطلبى كه در اینجا باید مورد تأكید، قرار گیرد این است كه سعادت و شقاوت آخرت، تابع رفتارهاى انسان در دنیاست و چنان نیست كه براى به دست آوردن نعمتهاى اخروى بتوان در همان عالم، تلاش كرد و كسانى كه داراى نیروى بدنى یا فكرى بیشترى باشند بتوانند از نعمتهاى بیشترى بهرهمند شوند و یا كسانى بتوانند با حیله و نیرنگ، از
دستاوردهاى دیگران، سوءاستفاده كنند چنانكه بعضى از نادانان چنین تصوّرى داشتهاند و عالم آخرت را كاملا مستقل از دنیا مىپنداشته اند.
قرآن كریم از قول بعضى از كافران نقل مىفرماید:
«وَ ما أَظُنُّ السّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْراً مِنْها مُنْقَلَباً»1.
(شخص دنیاطلب گفت:) گمان نمىكنم كه رستاخیز بپا شود و اگر (بپا شد و) به سوى پروردگارم بازگردانده شدم نیك فرجامتر از نعمتهاى دنیا را در آنجا خواهم یافت.
و در جاى دیگر مىفرماید:
«وَ ما أَظُنُّ السّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّی إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنى»2.
گمان نمىكنم كه رستاخیز بپا شود و اگر (بپا شد و) به سوى پروردگار بازگردانده شدم نزد او بهترین (نعمتها) را خواهم داشت.
چنین كسانى یا گمان مىكردهاند كه در عالم آخرت هم مىتوانند با تلاش خودشان نعمتهاى فراوانى را به دست آورند، و یا گمان مىكردهاند كه بهره مندى ایشان در دنیا نشانه لطف خاصّ الهى به آنان است پس در آخرت هم مشمول چنین الطافى خواهند بود!
به هر حال! اگر كسى به وجود عالم آخرت به عنوان عالمى كاملا مستقلّ از دنیا باور داشته باشد و اعمال نیك و بدى كه در اینجا انجام مىدهد را مؤثر در نعمتها و عذابهاى آن عالم نداند به معادى كه یكى از اصول اعتقادى ادیان آسمانى مىباشد ایمان نیاورده است زیرا قوام این اصل، به پاداش و كیفر اعمال دنیوى است و به همین جهت، عالم دنیا بازار و تجارتخانه یا مزرعه آخرت، نامیده شده كه در اینجا باید به تلاش و كشت و كار پرداخت و درآمد و محصول پایدارش را باید در آنجا دریافت كرد3. و مقتضاى براهین معاد و بیانات قرآنى نیز همین است و نیازى به توضیح ندارد.
بعضى دیگر مىپنداشتند كه مال و فرزند و سایر وسایل عیش و نوش دنیا، موجب راحتى
1. كهف / 36.
2. فصّلت / 50.
3. باید توجه داشت كه در قرآن كریم، از پاداش و كیفر دنیوى نیز یاد شده است ولى پاداش و كیفر كامل و پایدار، مخصوص آخرت است.
و آسایش آخرت هم خواهد بود و شاید دفن كردن سیم و زر و گوهرهاى گرانبها و حتّى موادّ غذائى همراه مردگان، ناشى از چنین پندارى بوده است.
قرآن كریم، تأكید مىكند كه نه مال و فرزند به خودى خود (و صرف نظر از رفتار مربوط به آنها) موجب تقرّب به خداى متعال مىشود1 و نه در جهان آخرت، سودى به كسى2 مىبخشد، و اساساً این گونه روابط و اسباب دنیوى گسسته مىشود3 و هر كسى داراییها و متعلّقات خود را رها مىكند4 و تك و تنها به سوى خداى متعال، محشور مىگردد5 و فقط روابط معنوى الهى، پایدار مىماند و به همین جهت، مؤمنانى كه با همسران و فرزندان و بستگانشان پیوندهاى ایمانى دارند در بهشت با هم خواهند بود6.
حاصل آنكه: رابطه بین دنیا آخرت از قبیل رابطه بین پدیده هاى دنیا با یكدیگر نیست و چنان نیست كه هر كسى در دنیا نیرومندتر و زیباتر و شادتر و بهره مندتر باشد در آخرت هم همانگونه محشور شود و گرنه مىبایست فرعونها و قارونها سعادت اخروى بیشترى داشته باشند بلكه چه بسا كسانى كه در دنیا ناتوان و رنجور و تهیدست باشند ولى در اثر انجام وظایف الهى، سالم و زیبا و نیرومند، محشور و از نعمتهاى ابدى برخوردار گردند.
بعضى از ناآگاهان چنین پنداشتهاند كه مفاد آیه شریفه «وَ مَنْ كانَ فِی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِیلاً»7.
این است كه سلامت و بهره مندیهاى دنیا، رابطه مستقیم با سلامت و بهره مندیهاى آخرت دارد، غافل از آنكه: منظور از «كورى» در این آیه، كورى ظاهرى نیست بلكه مقصود، كوردلى است چنانكه در آیه دیگرى مىفرماید:
«فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ»8.
همانا چشمها نابینا نمىشود بلكه دلهایى كه در سینه هاست نابینا مىشود.
1. سبأ / 37.
2. شعراء / 88، لقمان / 33، آل عمران / 10، 116، مجادله / 17.
3. بقره / 166، مؤمنون / 101.
4. انعام / 94.
5. مریم / 80، 95.
6. رعد / 23، غافر / 8، طور / 21.
7. اسراء / 72. (كسى كه در دنیا كور باشد در آخرت هم كور و گمراهتر خواهد بود).
8.حج / 46.
و در جاى دیگر مىفرماید:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى. قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِیراً. قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ كَذلِكَ الْیَوْمَ تُنْسى»1.
و كسى كه از یاد من (یا كتاب من) اعراض كرد زندگى سختى خواهد داشت و روز قیامت، او را كور خواهیم كرد. گوید: چرا مرا كور محشور كردى در صورتى كه قبلا نابینا بودم؟ (خداى متعال) گوید: همچنانكه آیات ما به تو رسید و آنها را به فراموشى سپردى امروز فراموش مىشوى!
پس علت كورى آن جهان، فراموش كردن آیات الهى در این جهان است نه كورى ظاهرى.
پس رابطه دنیا و آخرت، غیر از نوع رابطهاى است كه بین اسباب و مسبّبات دنیوى، وجود دارد.
از سوى دیگر، بعضى پنداشتهاند كه میان نعمتهاى دنیا و نعمتهاى آخرت، رابطه معكوس، برقرار است و كسانى به سعادت اخروى مىرسند كه از نعمتهاى دنیا، بهرهاى نبرده باشند. و بر عكس، كسانى كه از نعمتهاى دنیوى، برخوردار باشند از سعادت اخروى، محروم خواهند بود. و به آیات و روایاتى تمسّك كردهاند كه دلالت دارد بر اینكه دنیاپرستان، بهرهاى از آخرت ندارند. غافل از2 اینكه دنیاطلبى، مساوى با بهره مندى از نعمتهاى دنیا نیست بلكه دنیاطلب، كسى است كه لذّتهاى دنیا را هدف فعالیتهاى خود قرار دهد و همه نیروهایش را صرف دستیابى به آنها كند هر چند به خواسته هایش نرسد؛ و آخرت طلب، كسى است كه دل به لذّتهاى دنیا نبندد و هدفش زندگى آخرت باشد هر چند از نعمتهاى دنیوى فراوانى برخوردار باشد مانند
1. طه / 124-126.
2. بقره / 200، آل عمران / 77، اسراء / 18، شورى / 20، احقاف / 20.
حضرت سلیمان و بسیارى از انبیاء و اولیاء خدا (سلام الله علیهم اجمعین) كه از نعمتهاى دنیوى زیادى بهرهمند بودهاند و از آنها براى رسیدن به سعادت اخروى و رضوان الهى، استفاده مىكرده اند.
پس میان بهره مندى از نعمتهاى دنیوى و بهره مندى از نعمتهاى اخروى، نه تناسب مستقیم، وجود دارد و نه تناسب معكوس. بلكه هم نعمتها و هم بلاهاى دنیا براساس تدبیر حكیمانه الهى بین انسانها تقسیم شده1، و همه آنها وسیله آزمایش ایشان است2. و بهره مندى یا محرومیّت از نعمتهاى دنیا خودبخود نشانه نزدیكى یا دورى از رحمت الهى و سبب سعادت یا شقاوت اخروى نیست3.
نتیجهاى كه از این بحثها به دست آمد این است كه انكار همه گونه رابطه بین دنیا و آخرت در حكم انكار معاد است، ولى نه رابطهاى بین نعمتهاى آخرت، وجود دارد و نه بین نعمتهاى دنیا و عذابهاى آخرت و بالعكس، و بطور كلّى، رابطه بین دنیا و آخرت از قبیل رابطه بین پدیده هاى دنیوى نیست و محكوم قوانین فیزیكى و بیولوژیكى نمىباشد بلكه آنچه موجب نعمت یا عذاب اخروى مىشود اعمال اختیارى انسانها در دنیاست آن هم نه از آن جهت كه صرف كردن نیرو و انرژى و ایجاد تغییراتى در موادّ است بلكه از آن جهت كه از ایمان و كفر باطنى، سرچشمه مىگیرد. و این است مفاد صدها آیه قرآن كه بهره مندى از سعادت آخرت را در گروى ایمان به خدا و روز قیامت و انبیاى الهى، و انجام دادن كارهاى خداپسند مانند نماز و روزه و جهاد و انفاق و احسان به بندگان خدا و امر به معروف و نهى از منكر از منكر و مبارزه با كافران و ستمگران و اقامه عدل و قسط دانسته؛ و مبتلا شدن به عذاب ابدى را معلول كفر و شرك و نفاق و انكار قیامت و تكذیب انبیاء، و ارتكاب انواع گناهان و ستمها
1. زخرف / 32.
2. انفال / 28، انبیاء / 35، تغابن / 15، اعراف / 168، كهف / 7، مائده / 48، انعام / 165، نمل / 40، آل عمران / 186.
3. آل عمران / 179، مؤمنون / 56، فجر / 15-16.
قلمداد كرده است و در آیات فراوانى بطور اجمال، عامل سعادت اخروى را «ایمان و عمل صالح»1 و عامل شقاوت ابدى را «كفر و گناه»2 معرفى كرده است.
پرسش
1- انكار رابطه بین دنیا و آخرت، چه اشكالى دارد؟
2- معناى مزرعه بودن دنیا براى آخرت را توضیح دهید.
3- چه نسبتى بین نعمتهاى دنیا و نعمتهاى آخرت، وجود دارد؟
4- چه نسبتى بین نعمتهاى دنیا و عذابهاى آخرت، وجود دارد؟
5- میان چه امورى از دنیا و سعادت و شقاوت آخرت، رابطه حقیقى برقرار است؟
1. بقره / 25، 38، 62، 82، 103، 112، 277، آل عمران / 15، 57، 114، 115، 133، 179، 195، 198، نساء / 13، 57، 122، 124، 152، 162، 173، مائده / 9، 65، 69، انعام / 48، توبه / 72، یونس / 4، 9، 63، 64، رعد / 29، ابراهیم / 23، نحل / 97، كهف / 2، 29، 30، 107، طه / 75، حج / 14، 23، 50، 56، فرقان / 15، عنكبوت / 7، 9، 58، روم / 15، لقمان / 8، سجده / 19، سبأ / 4، 37، فاطر / 7، ص / 49، زمر / 20، 33، 35، غافر / 40، فصّلت / 8، شورى / 22، 26، جاثیه / 30، فتح / 17، حدید / 12، 21، تغابن / 9، طلاق / 11، انشقاق / 25، بروج / 11، تین / 6، بیّنه / 7-8.
2. بقره / 24، 39، 81، 104، 161، 162، آل عمران / 21، 56، 86، 88، 91، 116، 131، 176، 177، 196، 197، نساء / 14، 56، 121، 145، 151، 161، 168، 169، 173، مائده / 10، 36، 72، 86، انعام / 49، توبه / 3، 68، یونس / 4، 8، رعد / 5، كهف / 32، غافر / 6، شورى / 26، جاثیه / 11، فتح / 13، 17، حدید / 19، مجادله / 5، تغابن / 10، ملك / 6، انشقاق / 22، 24، غاشیه / 23-24، بیّنه / 6.