اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَقِفْنَا فِیهِ عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ وَفُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ وَوَظَائِفِهَا الَّتِی وَظَّفْتَ وَأَوْقَاتِهَا الَّتِی وَقَّتَّ وَأَنْزِلْنَا فِیهَا مَنْزِلَةَ الْمُصِیبِینَ لِمَنَازِلِهَا، الْحَافِظِینَ لِأَرْكَانِهَا، الْمُؤدِّینَ لَهَا فِی أَوْقَاتِهَا عَلَی مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُك(صلى الله علیه وآله) فِی رُكُوعِهَا وَسُجُودِهَا وَجَمِیعِ فَوَاضِلِهَا عَلَی أَتَمِّ الطَّهُورِ وَأَسْبَغِهِ وَاَبْیَنِ الْخُشُوعِ وَأَبْلَغِهِ؛ بارپروردگارا، بر محمد و اهلبیتش درود فرست، و ما را بر زمانهای نمازهای پنجگانه، با حدودش که مقرر فرمودی و با واجباتش که لازم دانستی و شروط و اوقاتش که تعیین فرمودی، آگاه، و به انجام آن موفق فرما. ما را از کسانی قرار ده که مراتب شایسته نماز را بهخوبی دریافته و ارکان و جوانب آن را بهخوبی نگاه داشتهاند و آن را در اوقات خود، مطابق با آنچه بنده خوب تو و پیامبر بزرگوارت ـکه درود تو بر او و اهلبیت او بادـ در رکوع و سجود و همه فضیلتهای آن و درجات رفیعش، با کاملترین و شادابترین طهارت (وضو، غسل یا تیمم) و روشنترین و رساترین خشوع و فروتنی، اقامه کردهاند، بهجای آوریم.
امام زینالعابدین(علیه السلام) در فقرات پیشین به محضر باریتعالی عرض كردند: «در این ماه پرفضیلت به ما توفیق انجام روزه باكمال را عطا فرما؛ بهگونهایکه تنها به امساك از مبطلات روزه بسنده نکنیم، بلکه همه آنچه تو نمیپسندی را ترک گوییم». فقرات بعدی دعا درحقیقت تفصیل این اجمال است.
تعبد به احکام روزه ماه مبارک رمضان، بهخصوص امساک، درحقیقت نوعی برنامه تمرینی و تربیتی برای بقیه سال است. هدف اصلی این تمرینات عملی منضبط بار آمدن انسان و افسارگسیخته نبودن اوست. این یعنی تقوا. شاید بهترین شیوه تمرین عملی برای باتقوا شدن و متقی بار آمدن همین امساک و روزهداری در ماه مبارک رمضان است. به همین دلیل گفته میشود که روح روزهداری همین است که انسان متعبد بار بیاید و نسبت به دیگر عبادات و اعمال عبادی تسلیم باشد.
از مهمترین عبادات در اسلام نماز است؛ تا جایی که در لسان روایات از آن با عنوان عمود و ستون نگهدارنده دین خدا یاد شده است. امام باقر(علیه السلام) میفرمایند: الصله عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَالْأَطْنَابُ وَإِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ یثْبُتْ وَتِدٌ وَلَا طُنُب؛(1) «نماز ستون نگهدارنده خیمه دین اسلام است؛ مانند عمود و ستون خیمه است. اگر برقرار و ثابت بماند بقیه میخها و طنابها هم برقرار خواهند ماند و اگر کج یا شکسته شود، هیچ میخ و طنابی برقرار نمیماند، و درنتیجه خیمهای برپا نخواهد ماند».
در تعبیری دیگر فرمودند: إِنَّ أَوَّلَ مَا یحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصله فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛(2) «اولین پرسش از بنده خدا در روز حساب، پرسش از نماز است. اگر نماز مورد قبول واقع شود، بقیه اعمالش مقبول خواهد بود».
1. محمدبنالحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج4، ص27.
2. عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر(علیه السلام) یَقُولُ: «كُلُّ سَهْوٍ فِی الصله یطْرَحُ مِنْهَا غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُتِمُّ بِالنَّوَافِلِ إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصله فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا إِنَّ الصله إِذَا ارْتَفَعَتْ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَهِیَ بَیْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِی حَفِظَكَ اللَّهُ وَإِذَا ارْتَفَعَتْ فِی غَیْرِ وَقْتِهَا بِغَیْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَهِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَكَ اللَّه» (ابیجعفر محمدبنیعقوببناسحاق الکلینی الرازی، اصول کافی، ج3، ص268).
ازایندست بیانات حکیمانه اهلبیت(علیهم السلام) بهخوبی میتوان به اهمیت فوقالعاده نماز نسبت به دیگر عبادات پی برد.
شاید یکی از وجوه اهمیت نماز در بین عبادات، بُعد تمرینی آن باشد؛ گو اینکه همه عبادات به نوعی دارای بُعد تمرینیاند، اما این بُعد در نماز، روشنتر و در عمل دارای تأثیر بیشتر و عمیقتری است. یکی از ابعاد تمرینی در نماز مسئله مراعات اوقات نماز است. یکی از بهترین طرق موفقیت در هر برنامه کاری، رعایت نظم و انضباط در آن برنامه است. رعایت نظم و انضباط جز با رعایت وقت و برنامههای زمانی آن برنامه میسر نمیشود. سهلانگاری و عدم اهتمام به آن، تمام برنامه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و آنها را با تعطیلی و شکست مواجه خواهد ساخت.
توجه فوقالعاده به اوقات نماز و اهتمام به اقامه نماز در اول وقت و در وقت فضیلت، خود یک برنامه تمرینی قوی و تأثیرگذار برای انسان سالک الیالله است. رعایت این امر انسان سالک را منضبط و منظم بار خواهد آورد و او را نسبت به رعایت امور دیگر ترغیب خواهد کرد.
به همین دلیل امام سجاد(علیه السلام) در این فقره از دعا، پس از سلام و درود بر رسول خدا و اهلبیت گرامیشان(علیهم السلام)، از خدای متعال توفیق اهتمام به شئون نماز، ازجمله اوقات نماز را درخواست کردهاند: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَقِفْنَا فِیهِ عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ وَفُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ؛ «بارپروردگارا، بر محمد و اهلبیتش درود فرست، و ما را بر زمانهای نمازهای پنجگانه آشنا بفرما. به ما توفیق ده تا حدود شرعی نماز را مراعات کنیم و بر واجبات آن محافظت داشته باشیم».
ایشان در این فقره تلویحاً به آیاتی از قرآن کریم اشاره دارند که در آن بر حفظ اوقات نماز تأکید شده است:
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصله الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِین؛(1) بر [اوقات] نمازها و نماز میانه مراقبت کنید و خاضعانه برای خدا بهپا خیزید. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ... عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُون؛(2) بیشک مؤمنان رستگاراناند؛ آنان که... بر [اوقات] نمازهاشان حافظ و نگاهباناند.
این تأكیدها و تصریحها شاید به دلیل اهمیت بسزایی است که رعایت دقیق اوقات نماز در برنامههای تربیتی و تمرینی دارد. به دلیل همین تأکیدها در آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام)، بزرگان، علمای اخلاق و اصحاب كرامات و مكاشفات، برای آن ارزش بسیاری قایل بودهاند. آنان به دلیل رعایت این امر مهم در نماز، آثار عجیبی را نقل کردهاند؛ گو اینکه برخی از این امور عجیب، فراتر از احکام فقهی است، اما از مجموع این تأكیدات و آثار عجیب میتوان دریافت که رازهایی در این امر مهم نهفته است که ما از آنها بیخبریم.
از علمای بزرگ شیعه و اولیای الهی عبارات مختلف و تعبیرات عجیبی درباره رعایت اوقات نماز، بهویژه اقامه نماز در اول وقت یا وقت فضیلت، نقل شده است. یکی از سادهترین تعابیر، که یکی از علمای بزرگ معاصر(3) نقل کرده، این است كه فرمودند: «اگر كسی وقت نماز را رعایت کند و آن را در اول وقت بهجای آورد و
1. بقره (2)، 238.
2. مؤمنون (23)، 1 و 9.
3. شاید مقصود حضرت استاد، حضرت آیتالله آقاسیدعلیآقا قاضی طباطبایی(رحمه الله) بوده باشد.
با خدا عهد ببندد كه نمازش را اول وقت بخواند، من تعهد میكنم كه به مقامات بسیار عالی نایل بشود».
آن بزرگوار در مقام تأکید بر مضامین بلند این آیه، به شاگردانشان مانند علامه طباطبایی(رحمه الله) و بعضی بزرگواران دیگر، تعهد به اقامه نمازِ اول وقت را در برابر تعهد ایشان بر رسیدن به عالیترین مقامات معنوی، توصیه میفرمودند.
رعایت وقت نماز به قدری اهمیت دارد كه نهتنها با بسیاری از عبادات و ریاضات قابل مقایسه نیست، بلكه برتر است. البته این مقامات بلند معنوی و اسراری که در این عبادات و رعایت موازین آن نهفته است، حقایقی است که انسان خود باید با عمل به آن، آنها را دریابد و درک و فهم آنها برای دیگران مشکل، بلکه غیرممکن است، و به همین دلیل یكی از استادان بزرگ(1) میفرمودند: «تا آدم خودش این مسئله را رعایت نكند و مقید نباشد كه نمازش را اول وقت بخواند، نخواهد دانست كه در تعالی روح انسان و تقرب به خدای متعال چه تأثیری دارد و سرِّ این حقیقت را نخواهد فهمید».
مطلب دیگری که امام سجاد(علیه السلام) در این دعا از خداوند درخواست کردهاند، توفیق اقامه نماز به همان شیوه مطابق با سنت نبوی(صلى الله علیه وآله) است؛ بهگونهایکه شرایط، اجزا، ارکان و خلاصه کمّوکیف نماز بههیچروی تغییر نیابد. فقهای بزرگوار در کتاب الصله به برخی از این امور اشاره کرده و بیان فرمودهاند که حتی اگر ذکری که وارد نشده است، در نماز بهقصد ورود خوانده شود، بدعت و حرام است و به جای آنكه عبادت باشد، معصیت خواهد بود.
گو اینکه قبل از حادثه عجیب معراج رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، ایشان عبادات و خضوع و خشوعی زایدالوصف در پیشگاه خداوند داشتهاند، اما تشریع نماز به کیفیتی كه
1. احتمالاً مراد حضرت استاد، حضرت آیتالله آقاسیدعلیآقا قاضی طباطبایی(رحمه الله) بوده باشد.
توصیه و امر فرمودند،(1) در معراج به ایشان تعلیم داده شد.(2) این حادثه نشان از اهمیت جایگاه نماز در پیشگاه خداوند دارد؛ چراکه تشریعکننده آن خداوند، و بهترین نمازگزارش پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و بهترین محل تشریع آن معراج است. بهیقین میتوان ادعا کرد شیوهای که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) برای اقامه نماز توصیه شده، بهترین شیوه ممکن است؛ وگرنه خداوند آن را به رسولش تعلیم نمیداد. بههرحال، تقیّد آن حضرت و ائمه معصوم(علیهم السلام) و اولیای الهی به اقامه نماز با رعایت تمام حدود و شرایط و با رعایت اوقات خاص، نشان از اهمیت فوقالعاده نماز دارد.
بنابراین با این مسئله بسیار مهم نمیتوان بهسادگی برخورد کرد. نمیتوان از پیش خود و سلیقهای آن را كموزیاد كرد؛ مثلاً نمیتوان بیدلیل و مدرک گفت که اگر به حالت تکتّف نماز بخوانیم، مؤدبانهتر خواهد بود! مگر ما شیوه ادب در عبادت را بهتر از خدا میدانیم؟!(3) بنابراین، اگر کسی این حالت تکتّف و دست بستن در نماز را بهقصد تشریع و ورود انجام دهد، مرتکب گناهی بزرگ شده است. در بعضی از روایات این بدعتگذاری مساوی با كفر و شرك قلمداد شده است.(4) البته این مسئله متوجه بدعتگذاران و برخی علمای مسلمان است و شامل عامه مردم که
1. قال(صلى الله علیه وآله): صَلُّوا كَمَا رَأَیْتُمُونِی أُصَلِّی (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج82، ص279).
2. ر.ک: همان، ج25، باب 3، ص98.
3. اگر با نماز برخوردهای سلیقهای شود، ممکن است کسی هم بگوید بر اساس روایات، بهترین حالتی که انسان را به خدایش نزدیک میکند و موجب خشنودی او میشود، حالت سجده است؛ پس ما تمام نماز و اذکار و اوراد آن را در حال سجده بخوانیم؛ دیگر قیام، قعود، رکوع و... لازم نیست! یا در ماه رمضان که بهار قرآن است، همه نماز را فقط قرآن بخوانیم! یا برخی اشعار عرفانی را به نماز اضافه کنیم! و... .
4. ر.ك: محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج2، ص303، روایت 39.
به خیال سنت بودن تکتّف در نماز به آن مبادرت میکنند و متوجه بدعت بودن آن نیستند، نخواهد شد.
به دلیل حساسیت این امور در نماز است که امام سجاد(علیه السلام) از خداوند توفیق اقامه نماز را، به شیوهای که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) تشریع فرموده و سنت مبارک ایشان بوده است، درخواست کردهاند. حضرت در این دعا، علاوه بر مداومت بر اصل نماز، رعایت سنت نبوی(صلى الله علیه وآله) در تمام اجزا و شرایط نماز، مانند رکوع، سجود، اذکار، قرائات، ارکان و دیگر امور را در نماز از خداوند درخواست فرمودند. ایشان درنهایت از خداوند میخواهند که نماز را با خشوع و خضوع تمام اقامه کنند. تقریباً تمام این امور، چه اصل اقامه نماز و چه امور و جزئیات مربوط به آن، در قرآن نیز آمده و بر رعایت آن تأکید شده است. در مورد رعایت و مواظبت اصل نماز میفرماید: حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصله الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِین.(1)
در مورد خشوع و خضوع در نماز میفرماید: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ... وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُون.(2)
همچنین درباره نوع ارتباط انسانهای دارای قلب خاشع با نماز میفرماید: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصله وَإِنّها لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَاشِعِین.(3)
خشوع امری قلبی است و البته اثر آن در ظاهر نمایان میشود که به آن خضوع میگویند. البته آثار قلب خاشع شبیه برخی رفتارهای دیگری است که اساس و
1. بقره (2)، 238.
2. مؤمنون (23)، 1 و 9.
3. بقره (2)، 45.
ریشههایی غیر از خشوع دارد و منبعث از خشوع قلبی نیست. به بیان برخی از علمای اخلاق، تفاوت این دو رفتار ظاهری مانند تفاوت بین گریه و شیون مادری است که حقیقتاً فرزندش را از دست داده و داغ فرزند دیده است، و زنی که درواقع فرزندی را از دست نداده است، ولی برای دیگری نوحهخوانی میکند، یا بهقولمعروف ادا درمیآورد و نمایش بازی میکند. تفاوت این دو نوحه و ناله بسیار است: یکی نمایش بازی میکند، ولی دیگری حقیقتاً از درون جانش میسوزد و دلش به درد آمده است.
در نماز نیز چنین است. کسی که حقیقتاً دارای قلبی خاشع باشد، نمازش نیز خاضعانه است. آن خضوع چندان روح و روان فرد را دگرگون میکند و دلش را فرومیشکند که خودبهخود در ظاهر و رفتارش نیز تأثیر میگذارد و آن را تغییر میدهد.
اگر انسان بتواند در حد و اندازه خودش عظمت خداوند را در آثار ظاهری و نمودهای ظاهریاش درک کند و فقر و ناچیزی خود را نیز بفهمد، یک حالت فروشکستگی در وی حاصل میشود که در تمام وجود او رسوخ و خودنمایی خواهد کرد. در این صورت، رنگ و رخسار، زبان و بیان، دیدگان، قدرت دیداری و شنیداری، راه رفتن و نشستوبرخاست و همهوهمه تحتالشعاع آن قرار خواهند گرفت. قرآن کریم حالات انسان را در روز قیامت، هنگامی که حقیقت مسائل بر وی مکشوف میشود و بیچارگی خود را در برابر قدرقدرتی و قیومیت علیالاطلاق خدای یکتا میبیند، چنین ترسیم کرده است: یوْمَئِذٍ یتَّبِعُونَ الدَّاعِی لاَ عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَانِ فَلاَ تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسًا؛(1) «در آن روز همه مردم تابع حقی هستند که هیچ کژی در آن نیست و تمام صداها از خشیت خدا چندان خاشع است که جز صدای آهسته و پچپچ، صدایی به گوش نمیرسد».
1. طه (20)، 108.
درباره حالات انسان در روز قیامت و برخاستن از قبرها میفرماید: خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الأجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِر؛(1) «در آن روز [که دعوتکننده به حق، همه مردم را به عالم هولانگیز قیامت دعوت میکند] آن کافران، درحالیکه چشمان خود را فروهشتهاند، چونان ملخهای سرگردان از قبرها برخیزند و به اطراف پراکنده شوند».
در این تعابیر قرآنی خشوع در مقابل عظمت الهی بهگونهای ترسیم شده است که سراسر وجود انسان را دربرمیگیرد.
مفهوم عظمت الهی برای بسیاری از انسانها روشن نیست و ذهن آنها توان درک آن را ندارد. ازاینرو، برای آماده شدن ذهن جهت درک این مفهوم، میتوان از تأمل در عظمت آفرینش بهره گرفت. عظمت کرات و کهکشانها به قدری است که گاه فواصل آنها میلیاردها سال نوری تخمین زده شده است. در چنین فضای بیکرانی، چیزی به نام كره زمین وجود دارد كه در مقابل آنها حتی به اندازه یک حلقه انگشتر یا یک گردو نیز بهحساب نمیآید. بازهم تصور کنید که روی همین گردوی کوچک ناچیز، ششمیلیارد انسان با همه امکانات زندگی میکنند. در گوشهای کوچک از این گردو، کشوری و در گوشهای از آن شهری و در نقطهای از آن ما در حال زیستن هستیم. خداوند خالق مجموعهای از جهان هستی است که این عالم پهناور و عظیم، گوشه کوچکی از آن بهحساب میآید. حال در برابر این خدایی كه همه این جهان را با یك اراده آفریده است و میتواند با یك اراده هم نابود كند، عظمت این عالم چیست؟ من چه هستم؟ چطور انسانِ با این حقارت، به خود جرئت میدهد که به خدا بگوید: تو یكی من هم یكی! تو گفتی، اما من نمیكنم! این نهایت جهالت،
1. قمر (54)، 7.
حماقت و بیشرمی است. انسانی که همه داشتههایش، زبانش، چشمش، گوشش، نَفَسی كه میكشد، فكری كه میکند، خواستهای كه دارد، لذتی كه میبرد، گذشتهاش، آیندهاش، همهوهمه از اوست.
تصور و توجه به این امور، هر انسان عاقلی را فرومیشکند و حالت خشوع قلبی در وی پدید میآورد. طبیعی است در این حالت به فرموده قرآن، چشمان انسان فروهشته خواهد شد؛ تُنِ صدایش خواهد شکست و هیچ توجهی به خود نخواهد داشت.
علت اصلی تأکیدات بسیار بر اهمیت دادن به عبادات و حفظ حدود و ضوابط آن، همین تأثیرات عمیقی است که آرامآرام بر روح و روان انسان و سپس در رفتار و اعمال او دارد؛ بهخصوص درباره نماز، رعایت وقت، آثار تربیتی بسیاری دارد. متأسفانه ما از این واقعیت غافلیم كه خدای متعال با تشریع نماز و اوقات آن، چه منت بزرگی بر ما مسلمانها گذاشته است. رعایت این اوقات انسان را در همه کارها بابرنامه و منضبط بار خواهد آورد. این خود از خواص و ویژگیهای تربیت دینی است. به همین دلیل، امام سجاد(علیه السلام) در این فقره کوتاه، دو بار از خداوند تقاضا میکنند که توفیق رعایت و محافظت بر اوقات نماز را به ما عطا فرماید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَقِفْنَا فِیهِ عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ وَفُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ وَوَظَائِفِهَا الَّتِی وَظَّفْتَ وَأَوْقَاتِهَا الَّتِی وَقَّت؛ «بارپروردگارا، بر محمد و اهلبیتش درود فرست و ما را بر اوقات نمازهای پنجگانه واقف و آگاه گردان و... و بر وقتهای خاصی که تو برای نماز تعیین کردی، آگاه گردان».
در فقره بعدی دعا حضرت(علیه السلام) از خداوند درخواست میکنند که ما را در مقام و منزلت نمازگزارانی قرار ده که منازل و مراتب نماز را بهخوبی درک کردهاند: وَأَنْزِلْنَا
فِیهَا مَنْزِلَةَ الْمُصِیبِینَ لِمَنَازِلِهَا، الْحَافِظِینَ لِأَرْكَانِهَا؛ «بارپروردگارا، ما را در این ماه مبارک در زمره نمازگزارانی قرار ده که منازل و مراتب نماز را بهخوبی دریافته، بر ارکان و جوانب آن مواظبت میكنند».
شاید کلام امام(علیه السلام) ایهام تکرار مخلّ به فصاحت داشته باشد، اما با دقت بیشتر روشن میشود که در این بیان حکیمانه، از صناعات ادبی متعددی استفاده شده است. توجه به آرایههای ادبی و نیز تسلط و اشراف کافی بر معنا و مفهوم کلام، زیبایی آن را روشنتر میکند.
از این تعابیر زیبا روشن میشود كه نماز دارای مراتب و منازلی است و همه نمازها در یک رتبه و مقام نیستند. البته کمّوکیف این منازل و مراتبْ از حد فهم ما خارج است. از نمازهای پر از عیب و نقص ما گرفته تا نمازی كه یك تكبیرش بر عبادت ثقلین رجحان دارد، همه نماز است، اما تفاوت ره بین که از کجا تا به کجاست. از نماز ما که باید در مراعات احکام و حدود فقهیاش بسیار سعی كنیم تا نماز حضرت مولیالموحدین امیرالمؤمنین(علیه السلام) که تنها یک تکبیرش افضل از عبادت جن و انس بود و فقط در حال اقامه چنین نمازی میتوانستند تیر از پای مبارکش بیرون بكشند، همه نماز است؛ اما این کجا و آن کجا!؟ البته خود ایشان در نامه معروفشان به عثمانبنحنیف فرمودند که شما را توان چنین کارهایی نیست، اما مرا با پرهیز از ناپاکیها و محرمات و با سعی و تلاش و پاکدامنی... یاری کنید: أَلَا وَإِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَی ذَلِكَ وَلَكِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَعِفَّةٍ وَسَدَاد؛(1) «[ای گروه مؤمنان] آگاه باشید شما نمیتوانید در زندگی چون من که امام و مقتدای شما هستم،
1. ... أَلَا وَإِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَیَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَإِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَی مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَمِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ أَلَا وَإِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَی ذَلِكَ وَلَكِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَعِفَّةٍ وَسَدَاد... (نهج البلاغه، نامة 45).
رفتار کنید؛ اما مرا با پرهیز از محرمات و شبهات و با سعی و تلاش و با پاکدامنی و صلاح یاری رسانید»؛ یعنی اگر قدری تلاش کنیم میتوانیم خود را از آنچه هستیم بالاتر بکشانیم. اگر چنین شود، نمازمان شباهت اندكی به نماز حضرت مولیالموحدین امیرالمؤمنین(علیه السلام) پیدا خواهد كرد و به فرموده امام سجاد(علیه السلام)، در ادامه همین فقرات دعا، ما نیز منزلی از منازل و مرتبهای از مراتب نماز را طی خواهیم کرد و از حافظان ارکان نماز خواهیم شد: الْحَافِظِینَ لِأَرْكَانِهَا؛ «بارپروردگارا، به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حافظ ارکان یا پایههای اصلی نمازند».
ركن، پآیه هر چیزی است؛ رکن ساختمان پایه و ستون اصلی و نگهدارنده آن است. ریزش و خرابی ساختمان زمانی رخ خواهد داد که پایه و رکن آن ضربه ببیند و فروبریزد. در این فقره مقصود امام سجاد(علیه السلام) فقط همان چهار، پنج رکنی که حضرات فقهای عظام در فقه برای نماز تعیین فرمودهاند، نیست. قضیه فراتر از اینهاست. مقصود ایشان از رکن، هر امری است که با حفاظت آن، نماز برپا میماند.
سپس امام سجاد(علیه السلام) برای چندمین بار به مراعات وقت نماز اهمیت میدهند و میفرمایند: الْمُؤدِّینَ لَهَا فِی أَوْقَاتِهَا؛ «بارپروردگارا، ما را توفیق ده تا از کسانی باشیم که نماز را درست در وقت تعیینشدهاش ادا میکنند».
از این اشارات، تکرارها و تأکیدها، آن هم بهوسیله انسان حکیمی چون امام سجاد(علیه السلام)، باید به اهمیت بسیار زیاد مراعات وقت نماز پی ببریم.
مسئله دومی که امام سجاد(علیه السلام) درباره نماز به آن اشاره فرمودهاند، درخواست توفیق از خداوند در توجه به ابعاد دیگر نماز است. حضرت میفرمایند:
الْمُؤدِّینَ لَهَا فِی أَوْقَاتِهَا عَلَی مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُك(صلى الله علیه وآله) فِی رُكُوعِهَا وَسُجُودِهَا وَجَمِیعِ فَوَاضِلِهَا عَلَی أَتَمِّ الطَّهُورِ وَأَسْبَغِهِ وَأَبْینِ الْخُشُوعِ وَأَبْلَغِه؛ پروردگارا، ما را از کسانی قرار ده که نماز را در
اوقات خود، مطابق با آنچه بنده خوب تو و پیامبر بزرگوارت ـکه درود تو بر او و اهلبیت او بادـ در رکوع و سجود و همه فضیلتهای آن و درجات رفیعش، با کاملترین و شادابترین طهارت (وضو، غسل یا تیمم) و روشنترین و رساترین خشوع و فروتنی به جا آورده است، اقامه کردهاند.
حضرت(علیه السلام) بر این نکته مهم اشاره دارند که رعایت تمام شرایط و اجزای نماز باید از هرگونه بدعت و کموزیادی دور و کاملاً منطبق با سنت پیامبر بزرگوار اسلام(صلى الله علیه وآله) باشد: عَلَی مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُك(صلى الله علیه وآله).
اسباغ در طهارت، بهخصوص اسباغ در وضو از عباداتی است که بسیار به آن سفارش شده است. مقصود از اسباغ در وضو، با شادابی وضو گرفتن است؛ بهگونهایکه تمام اعضای وضو کاملاً شسته شود. در برخی نقلها نبی مکرم اسلام(صلى الله علیه وآله) اسباغ در وضو، بهویژه اسباغ در هوای سرد، را موجب تحصیل درجات معنوی برای انسان و استکمال حقیقت ایمان و باعث ورود به بهشت دانستهاند.(1) به دلیل آثار و برکاتی که در روایات برای اسباغ در وضو بیان شده است، این عمل از مستحبات بهشمار میرود و حضرت(علیه السلام) نیز در این دعا از خداوند توفیق اسباغ در وضو برای نماز را تقاضا کردهاند.
1. وَأَنَسِ بن مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بن مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِه(علیه السلام) فِی وَصِیَّةِ النَّبِی(صلى الله علیه وآله) لِعَلِی(علیه السلام) قَالَ: «یَا عَلِیُّ، ثَلَاثٌ دَرَجَاتٌ إِلَی أَنْ قَالَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِی السَّبَرَاتِ وَانْتِظَارُ الصله بَعْدَ الصله وَالْمَشْیِ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ إِلَی الْجَمَاعَاتِ. یَا عَلِیُّ، سَبْعَةٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ وَأَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَأَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَأَدَّی زَكَاةَ مَالِهِ وَكَفَّ غَضَبَهُ وَسَجَنَ لِسَانَهُ وَاسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَأَدَّی النَّصِیحَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّه» (محمدبنالحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج1، ص487).
آخرین نکتهای که امام سجاد(علیه السلام) در این فقره از دعا از خداوند تقاضا کردهاند، خشوعی خاص در نماز است: عَلَی... أَبْینِ الْخُشُوعِ وَأَبْلَغِه؛ «خداوندا، به ما توفیق ده از کسانی باشیم که نماز را با آشکارترین و رساترین خشوع اقامه میکنیم».