فهرست مطالب

درس بیست و سوم: نقش «نیت» در تعالى و سقوط انسان

درس بیست و سوم

نقش «نیت» در تعالى و سقوط انسان

نماز از سه نگاه

بخشى از بحث‌ها و مسایل مربوط به نماز، مباحث و مسایل فقهى نماز است. این عمل به ظاهر ساده كه چند دقیقه كوتاه بیشتر طول نمى‌كشد صدها حكم و مسأله فقهى دارد. در اولین گام، جدى گرفتن این احكام، آموختن آنها و رعایت دقیق و كاملشان اهمیت دارد.

دو دسته دیگر از مباحث پیرامون نماز وجود دارد كه آنچه مناسب است از آنها بحث كنیم همین دو دسته است. یك دسته، بحث‌هایى است كه در مورد عبادات به طور كلى وجود دارد و نماز نیز چون عبادت است مشمول آن بحث‌ها مى‌گردد. دسته دیگر، بحث‌هایى است كه در خصوص این عبادت، یعنى نماز و اجزاى آن مطرح است.

اهمیت «نیت» در نماز و سایر عبادات

یكى از مسایل بسیار مهم در عبادات، مسأله «نیت» است. «نیت» روح هر عبادتى محسوب مى‌شود و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نیت انسان دارد. ما در كارهاى عادى و روزمره زندگى خودمان نیز براى نیت ارزش زیادى

قایلیم و به كارهایى ارزش و بها مى‌دهیم كه نیت صحیحى پشت آنها باشد. فرض كنید دوستى به هنگام احوال‌پرسى با شما، الفاظى از قبیل: «فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت شوم، دل تنگت بودم و...» را به كار ببرد. اگر شما بدانید این حرف‌ها واقعاً از روى محبت و صمیمیت اظهار مى‌شود، براى شما بسیار ارزش‌مند است و متقابلا محبت و ارادت شما به او زیاد مى‌شود. اما اگر بدانید این حرف‌ها را به منظور فریب دادن شما مى‌زند و هیچ ارزشى براى این اظهار ارادت ظاهرى او قایل نمى‌شوید، بلكه انزجار شما از او بیشتر مى‌شود. عقلا براى ارزش‌یابى برخى از كارها به ظاهر آن نگاه نمى‌كنند، بلكه دقت مى‌كنند كه با چه نیتى انجام شده است.

نماز مى‌تواند منشأ ترقى انسان به مدارج و مراتبى شود كه حتى تصور آن براى ما مشكل است. بسیارى از اولیاى الهى در اثر نماز به مقاماتى رسیده‌اند كه ما حتى از درك و تصور آن عاجزیم.

از سوى دیگر، همین نمازى كه معراج است، مى‌تواند انسان را به قعر جهنّم بفرستد! این دو اثر متناقض از یك عمل واحد، مربوط به دو نیت مختلف مى‌شود. یك نیت باعث مى‌شود نماز، انسان را در ملكوت بالا ببرد، اما همین نماز با نیتى دیگر، انسان را در جهنم سقوط مى‌دهد.

این‌چنین است كه نیت تا این حد مى‌تواند ارزش عمل را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو معیار ارزش‌گذارى كارهاى عبادى و روح عبادت، «نیت» است.مهم این است كه عبادت را به چه «انگیزه‌اى» انجام مى‌دهیم.

ریا، فاسدكننده نماز

برخى انگیزه‌ها و نیت‌ها هم‌چون ریا و عجب، عبادت را به طور كلى فاسد و

باطل مى‌كنند و نه تنها باعث مى‌شوند آن عبادت هیچ اثر مثبتى نداشته باشد، كه موجب سقوط انسان نیز مى‌شوند. «ریا» یكى از مهم‌ترین و رایج‌ترین موانع تأثیر اعمال عبادى است. «ریا» یعنى خودنمایى و خود را به دیگران نشان دادن؛ یعنى انسان عمل را به این انگیزه انجام دهد كه دیگران ببینند و تعریف و تمجید كنند و او از تعریف و تمجید دیگران لذت ببرد و خوشحال شود.

قرآن كریم در خصوص ریاى در نماز دو آیه دارد. در یك جا مى‌فرماید: فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ. الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ. الَّذِینَ هُمْ یُراؤُن؛(1) پس واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافلند؛ آنان كه ریا مى‌كنند. در آیه‌اى دیگر، ریاى در نماز را علامت «نفاق» معرفى مى‌كند: إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى یُراؤُنَ النّاسَ وَ لا یَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاّ قَلِیلا؛(2) منافقان با خدا نیرنگ مى‌كنند، و حال آن‌كه او با آنان نیرنگ خواهد كرد؛ و چون به نماز ایستند با كسالت برخیزند. با مردم ریا مى‌كنند و خدا را جز اندكى یاد نمى‌كنند.

منافق كسى است كه به ظاهر، دین را انكار نمى‌كند، بلكه تظاهر به اسلام مى‌كند و مى‌گوید دین را قبول دارم، ولى در دل هیچ اعتقادى به آن ندارد. منافقان در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى جلب نظر مردم به مسجد مى‌آمدند و نماز هم مى‌خواندند. قرآن مى‌فرماید نماز اینان به واسطه نفاقشان و این‌كه در دل اعتقادى به آن ندارند، با نشاط نیست، بلكه با كسالت و بى‌حالى است: آنان اگر نماز مى‌خوانند تنها براى این است كه به مردم نشان دهند ما نمازخوان هستیم. این نماز نه تنها براى آنان فایده‌اى ندارد كه عذابشان را بیشتر مى‌كند.


1. ماعون (107)، 4 ـ 6.

2. نساء (4)، 142.

قرآن كریم به ریاى در انفاق و زكات و ریاى در جهاد نیز اشاره كرده است. در مورد ریا در پرداخت زكات مى‌فرماید: الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ...؛(1) كسانى كه اموالشان را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‌كنند، و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند... .در مورد ریاى در جهاد نیز مى‌فرماید: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النّاس؛(2) و مانند كسانى مباشید كه از خانه‌هایشان با حالت سرمستى و براى نشان دادن به مردم خارج شدند.

هر عبادتى را كه انسان به قصد خودنمایى و نشان دادن به مردم انجام دهد، آن عبادت، ریایى است.

نقطه مقابل ریا «اخلاص» است. اخلاص این است كه انسان عمل را فقط به قصد انجام فرمان الهى و جلب رضایت خداوند انجام دهد و غیر از این هیچ قصد و نیت دیگرى همراه عملش نباشد. البته ممكن است عملش در حضور دیگران باشد، اما قصدش این نیست كه آنها ببینند. اگر انسان قصد خود را خالص كند و عمل را فقط براى خدا انجام دهد، در برخى موارد حتى انجام دادن آن در حضور دیگران، امرى مستحب و خود عبادتى دیگر است.

در روایتى آمده كه، خدا دوست دارد وقتى كسى انفاق مى‌كند به گونه‌اى باشد كه اگر با دست راستش انفاق مى‌كند دست چپش از این امر با خبر نشود! این‌گونه روایات براى تأكید بر نهایت استتار و پنهان كارى در انفاق است. اما با این‌حال، گاهى هست كه انفاق علنى مطلوب است. از این‌رو قرآن و روایات، هم به انفاق مخفیانه و سرّى و هم به انفاق علنى و آشكار دستور داده‌اند.


1. نساء (4)، 38.

2. انفال (8)، 47.

انفاق علنى به جهت تبلیغ و ترویج این كار نیك انجام مى‌گیرد؛ یعنى ما براى آن كه دیگران هم از ما الگو بگیرند و به این كار خیر تشویق شوند، انفاق را در پیش چشم دیگران انجام مى‌دهیم. البته در چنین مواردى انسان باید بسیار مراقب باشد كه ریا و خودنمایى در عملش راه پیدا نكند.

نیت، شمشیرى دولبه

مسأله «نیت» در عبادت بسیار مهم است، به طورى كه گاهى یك نماز پنج دقیقه‌اى فردى را بهشتى مى‌كند و دیگرى را جهنمى.

از این رو ما در این مسأله باید بسیار حساس باشیم و كاملا دقت كنیم. نكند عمرى بر این تصور باشیم و دلمان خوش باشد كه نمازهاى خوبى خوانده‌ایم، اما حساب را مى‌رسند، بگویند، این نمازها را براى مردم و فلان كس و فلان كس خوانده‌اید، مزدش را از همان‌ها بگیرید! اعمالى كه ما انجام مى‌دهیم باید از چند پست بازرسى رد شود تا به درجه قبولى نایل گردد. موضوع نیت صحیح در عبادت بسیار مهم است و امرى است كه از مو باریك‌تر است و اگر انسان دقت و وسواس كافى به خرج ندهد بیم آن مى‌رود كه گرفتار «ریا» گردد.

اهمیت و نقش نیت در اعمال ما تا بدان حد است كه ما مى‌توانیم به جز عبادات اصطلاحى، از طریق نیت، كارى كنیم كه تمام اعمالمان عبادت باشد! حتى كارهایى از قبیل: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت كردن و لذت حلال بردن نیز مى‌تواند طورى واقع شود كه عبادت به حساب آید! این در صورتى است كه انسان در همه افعال خود «رضایت خداوند» را مد نظر داشته باشد.