نیت شرط صحت عمل است و از اینرو در صورت صحیح نبودن نیت، آن عمل باطل مىشود. عبادات دیگرى غیر از نماز هم وجود دارند كه آنها نیز متقّوم به نیت هستند و اگر به نیت «ریا» انجام گیرند باطل مىشوند.
كارهایى را كه به صورت عبادت انجام مىشود و قصد قربت در آنها لحاظ گردیده، مىتوان به دو دسته كلى تقسیم كرد: یك دسته آنها كه ماهیت و عنوان اصلى آنها چیزى غیر از عرض بندگى به پیشگاه خداوند نیست و هیچ وجه دیگرى در آنها لحاظ نشده است؛ مثل نماز، روزه و حج. دسته دوم اعمالى كه قصد و غرض اصلى در آنها عرض بندگى به پیشگاه خداوند نیست، اما در عین حال قصد قربت در آنها شرط شده است؛ مثلا غرض اصلى در دادن و تشریع زكات، كمك به فقرا و سایر مصارفى است كه براى زكات تعیین گردیده، اما قصد قربت هم در انجام آن لحاظ شده است.
در مواردى كه خود ماهیت كار، عرض بندگى به پیشگاه خدا است، عمل باید خالص به قصد قربت انجام گیرد و هیچ قصد و نیت دیگرى در آن دخیل نباشد. اگر كسى كه نماز مىخواند، هم براى امتثال امر الهى باشد و هم براى
«ریا» و اینكه مردم از او تعریف كنند، نه تنها نماز باطل است و ثوابى ندارد، بلكه گناه هم كرده است. اما مواردى مثل انفاق كه ماهیت عمل، عرض بندگى نیست، اگر به قصد قربت انجام ندهد ظاهراً اثرش فقط در این حد است كه آن عمل نفعى برایش نخواهد داشت، ولى عذاب و عقابى در پى ندارد.
به هر حال اگر بخواهیم كارى به صورت «عبادت» واقع شود حتماً باید با نیت خالص و به قصد قربت انجام گیرد.
در حدیثى قدسى اینگونه آمده است: اَنَا خَیْرُ شَریك فَمَنْ عَمِلَ لى وَلِغَیْرى فَهُوَ لِمَنْ عَمِلَ لَهُ غَیْرى.(1) كسانى كه در كارى مشاركت مىكنند هر كدام سهمى معیّن از سود و درآمد حاصل از آن مىبرند. خداى متعال مىفرماید، من بهترین شریك هستم؛ چرا كه از تمامى سهم خودم هرچه هم زیاد باشد صرف نظر مىكنم و آن را به شریكم مىدهم. اگر شما نمازى خواندید كه 99 درصد آن براى من و فقط یك درصدش براى مردم بود، من از 99 درصد سهم خودم صرف نظر مىكنم و آن را به مردم مىدهم؛ همه نماز شما از آنِ مردم باشد! هر عبادتى كه اندك سهمى براى غیر خدا در آن باشد به همین سرنوشت دچار مىشود و خداوند همه آن را رد خواهد كرد.
براى تشخیص اینكه در انجام عملى، نیت انسان خالص بوده است یا نه، نشانههایى هست كه اگر انسان در آنها دقت كند كاملا براى خودش معلوم مىشود كه آیا نیتش خالص بوده یا خیر. اگر كسى مثلا بیمارستانى ساخته، باید ببیند اگر به جاى اسم او، اسم دیگرى را بر سر در بیمارستان بنویسند
1. اصول كافى، ج 2، ص 259.
برایش اهمیت دارد و ناراحت مىشود یا نه؟ اگر كار براى خدا باشد، نباید براى او هیچ تفاوتى داشته باشد كه اسم او را بنویسند یا ننویسند؛ اگر مىبیند تفاوت دارد، نشانه آن است كه عملش خالص نبوده است، گاهى ریایى بودن عمل حتى بر خود انسان مخفى است و خودش هم خیال مىكند عملش خالص است، در حالى كه در واقع اینگونه نیست. اگر نمازى را در مسجد و در حضور دیگران خواندید، ببینید اگر دیگران هم نبودند و خودتان تنها در مسجد بودید همینطور نماز مىخواندید؟ اگر پاسخ منفى است، بدانید ریا در نمازتان راه پیدا كرده است. اگر تاریك بود و دیگران نمىتوانستند حالت ایستادن و چهره و سایر حركات شما را در حین نماز ببینند آیا همینگونه كه الآن چراغ روشن است و دیگران حركات شما را مىبینند رفتار مىكردید؟ اگر پاسخ منفى است نشانه ریایى بودن عمل است. اگر همیشه در جایى معیّن از مسجد نماز مىخواندهاید، آیا چنانچه روزى نتوانید در آن مكان مشخص نماز بخوانید ناراحت نمىشوید؟ اگر ناراحت مىشوید، نشانه این است كه عمل خالص نیست، بلكه «كجا» بودن عمل هم در كار شما تأثیر دارد!
عبادت اگر خالص باشد آنچنان ارزشمند مىشود كه حتى گاهى فرشتگان نیز نمىتوانند قیمت آن را تعیین كنند و فقط خود خداى متعال مىتواند آن را ارزش گذارى كند. اما اگر نیت عمل خالص نباشد، مانند جنس بدلى خواهد بود كه ارزشى ندارد، یا مانند غذاى مسموم مىشود كه نه تنها ارزشى ندارد، كه كشنده و مضر نیز هست.
از این رو باید علاوه بر اینكه به ظاهر عبادت توجه مىكنیم كه به درستى
انجام گیرد، باید به «نیت» خود نیز توجه داشته باشیم تا نكند خداى ناكرده پس از سالها عبادت بفهمیم قصدمان خالص نبوده و یك عمر عبادتمان هیچ ثمرى برایمان ندارد.
روایتى، نقل شده كه پس از آنكه پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) «ریا» را نوعى «شرك» مىدانند، مىفرمایند: اِنَّ الشِّرْكَ اَخْفى مِنْ دَبیبِ النَّمْلِ عَلى صَفاة سَوْداء فِى لَیْلَة ظَلْماء؛(1) همانا شرك مخفىتر است از حركت مورچهاى بر سنگى صاف و سیاه در دل شبى تاریك. ریا هم كه نوعى شرك است، مىتواند اینچنین ناپیدا و نامحسوس باشد. البته شرك، مصادیق و مراتب مختلفى دارد و انسان باید از خداى متعال بخواهد و خود نیز سعى كند، عباداتش به دور از هرگونه شرك و ریا و داخل كردن غیر خدا انجام شود.
آنچه در پیشگاه خدا اهمیت دارد، خلوص و پاكى است. خدا دوست دارد بندگانش با او رو راست باشند و وقتى با خدا معامله مىكنند بىغل و غش باشد. خدا فقط كارى را قبول مىكند كه صد در صد براى او باشد. خدا به حجم كار و بزرگى و كوچكى ظاهر آن نگاه نمىكند، آنچه براى خدا مهم است نیتى است كه در پشت آن عمل وجود دارد. روح عمل نیت است. ما باید معرفت و محبت خود را به خدا به حدى برسانیم كه خود به خود از آن، پاكى و خلوص برخیزد.
1. وسایل الشیعه، ج 16، ص 254.