فهرست مطالب

نمونه اى از فهم و تفسیر قرآنِ یك غیر متخصص

نمونه اى از فهم و تفسیر قرآنِ یك غیر متخصص

به خاطر مى آورم قبل از انقلاب نویسنده اى در مقاله اى نوشته بود كه تا به حال تمام مفسران این آیه را اشتباه فهمیده اند و تنها من آن را درست فهمیده ام. داستان از این قرار است كه این نویسنده كه یك دندانپزشك بود، نوشته بود: همه مردم مى گویند همه انسان ها از آدم و حوّا خلق شده اند و معروف است كه خدا ابتدا آدم را خلق كرد و بعد، از بقیه گل آدم، حوّا را آفرید. [البته در روایت ضعیفى هم نقل شده است كه خدا از یك دنده آدم، حوا را خلق كرد ـ كه البته این روایت درست نیست ـ روایت صحیح این است كه خداوند از بقیه گلى كه آدم از آن خلق شده بود، حوّا را آفرید. ]این نویسنده در مقاله خود نوشته بود، این مطلب (خلق آدم قبل از همسرش) خلاف قرآن است. قرآن مى گوید ما همه انسان ها را از یك زن آفریدیم و بعد همسر او را هم از آن زن آفریدیم. پس همه انسان ها از حوّا آفریده شده اند. دلیل این ادعا چیست؟ این نویسنده مى گوید: جاى تعجب است كه علما تا به حال به این مطلب توجه نكرده اند كه خداوند در اول سوره نساء مى فرماید: «خلقكم من نفس واحدة»1. نفس واحدة در عربى مؤنث است. قرآن فرموده است كه ما شما را از یك زن آفریدیم، «نفس واحدة». بعد هم در ادامه مى گوید: «و خلق منها زوجها»، ضمیر مؤنث در «منها» و «زوجها» به كار رفته است، بنابراین همسر آن زن را هم از خودش آفریدیم. برخلاف نظر همه كه مى گویند تمام انسان ها از آدم خلق شده اند و همسر آدم هم از بقیه گل آدم خلق شده است، قرآن مى گوید همه را از یك زن آفریدیم، همسر آن زن را هم از بقیه گل آن زن خلق كردیم.

نویسنده مذكور چنین استفاده اى از آیه كرده بود و در ادامه با افتخار از كشف خود، داد سخن داده بود كه در طول تاریخ، تمام مفسران به این نكته توجه نكرده و آیه را اشتباه تفسیر كرده بودند، اما من كه یك دندانپزشك هستم، آن را درست فهمیده ام!

اما مسأله این است كه در ادبیات عرب مؤنث مجازى وجود دارد. در انگلیسى و فرانسه و بعضى از زبانهاى دیگر هم این چنین است. اما در فارسى غیر از مذكر و مؤنث حقیقى چیز دیگرى نداریم. در بسیارى از زبان ها از جمله عربى و زبان هاى اروپایى، مؤنث مجازى هم وجود دارد. در بعضى از زبان ها از جمله آلمانى، علاوه بر مذكر و مؤنث حقیقى و مجازى، كلمات خنثى هم وجود دارد. در ادبیات عرب، خورشید را مؤنث مجازى و ماه را مذكر مجازى مى دانند و همچنین بسیارى كلمات دیگر. از جمله كلماتى كه در عربى مؤنث مجازى است، كلمه «نفس» است. «نفس» یعنى شخص. در عربى زمانى كه مى خواهند بگویند «یك شخص» مى گویند «نفس واحدة». در آیه اى گفته شده است: «كل نفس بما كسبت رهینة»2، در آیه دیگر هم مى گوید: «كل امرء بما كسب رهین»3. درباره شخص گاهى لفظ «امرء» بكار مى رود كه مذكر است و گاهى لفظ «نفس» كه مؤنث لفظى است ولى بر مرد هم اطلاق مى شود. در جایى كه «نفس» به كار برده مى شود مانند این آیه «كل نفس بما كسبت رهینة». معناى آیه این نیست كه تنها زن ها در گرو اعمال خود هستند و مردها چنین نیستند. «كل نفس» یعنى هر كس; اما چون لفظ «نفس» مؤنث مجازى است خبر و فعل آن هم مؤنث مى آید. در این آیه هم كه مى فرماید: «خلقكم من نفس واحدة»، یعنى از یك شخص; لكن چون «نفس» مؤنث مجازى است، صفت آن هم مؤنث آمده است «نفس واحدة». ولى «نفس واحدة» به معناى «یك زن» نیست، بلكه منظور «یك شخص» است.

این خصوصیت زبان عربى است كه در آن، مؤنث و مذكر مجازى داریم. «نفس واحدة» یعنى یك نفر، «زوجها» هم یعنى همسر او; مصداق «نفس واحدة» آدم و همسرش حوّا است. این دقیقاً همان مطلبى است كه همه مفسرین و علماى زبان عربى فهمیده اند، اما این نویسنده تصور كرده است كه مطلب جدیدى را كشف كرده كه در طول تاریخ همه علما آن را نفهمیده اند!. این نمونه اى بود براى اینكه متوجه شوید كسى كه با دقایق یك زبان آشنا نیست، چه مقدار ممكن است اشتباه كند و در عین حال به خود جرأت دهد كه بگوید منِ دندانپزشك ایرانى این لفظ عربى را درست فهمیده ام و همه علما و مفسرین عرب هم اشتباه فهمیده اند. این موارد نمونه هاى ساده اى است براى این كه بدانیم فهمیدن معناى كلام چندان ساده نیست و با مراجعه به یك ترجمه یا یك كتاب لغت نمى توان معنى قرآن را فهمید.


1. نساء، 1.

2. مدثر، 38.

3. طور، 21.