فهرست مطالب

رفع یك استبعاد

رفع یك استبعاد

اما استبعادى كه ابتداى جلسه مطرح شد، گرچه از نظر علمى اهمیتى ندارد، ولى تأثیر روانى آن بیشتر از سایر شبهه هاست. امروزه حدود شش میلیارد نفر در جهان زندگى مى كنند كه در بین آنها كسانى وجود دارند كه واقعاً طالب حقیقت هستند، لكن حقیقت براى آنها ثابت نشده است. بنده در سفرهایى كه به كشورهاى مختلف داشتم، با افراد زیادى از این قبیل برخورد كرده ام; افرادى كه عمرى را واقعاً به خاطر رضاى خدا صرف خدمت به خلق مى كنند، كارهاى خیر انجام مى دهند و اموالشان را وقف مى كنند; لكن حقیقت اسلام را نشناخته اند و اگر براى آنها بیان شود و حقانیت اسلام را بفهمند از پذیرش آن هیچ ابایى ندارند. هنگامى كه انسان چنین افرادى و چنین جمعیت چند میلیاردى انسان ها را مشاهده مى كند، باور این مسأله دشوار است كه همه آنها جهنمى باشند و تنها مسلمانان و از میان آنها هم فقط شیعیان و از میان شیعیان هم تنها كسانى اهل بهشت هستند كه ایمان واقعى داشته باشند، و تا آخرین لحظه حیات، ایمان خود را حفظ كرده باشند. با این شرائط، تنها اقلیت ناچیزى از انبوه جمعیت انسان ها اهل بهشت خواهند بود. چگونه خداوند تعداد زیادى انسان را خلق كرده و همه آنها را به جهنم مى برد و تنها جمع معدودى را نجات مى دهد؟ البته شبهه افكنان براى تقویت شبهه مطالب دیگرى هم به آنچه گفته شد اضافه مى كنند; از جمله اینكه چگونه خداوند كسانى را كه از لحاظ قدرت فكرى چندان قوى نیستند، به بهشت مى برد، اما كاشفان، فیلسوفان، دانشمندان و بزرگانى كه خدمات زیادى به بشریت كرده اند و اختراعات و اكتشافات فراوانى را انجام داده اند، همه آنها به جهنم مى روند؟ پذیرش این شبهه از نظر روانى زمینه زیادى دارد. اما حقیقت چیست؟ ما معتقدیم كه شیعیان هم با داشتن شرایط خاصى اهل بهشت هستند; به خصوص طبق روایتى كه از حضرت باقر(علیه السلام) نقل كردم، امّا آیا لازمه این اعتقاد اینست كه سایر مردم اهل جهنّم هستند و الى الأبد معذّب خواهند بود؟

مردم به طور كلى سه دسته هستند: یك دسته كسانى كه حق را شناخته و به آن ملتزم شده اند. ما معتقدیم دین اسلام حق است و در دین اسلام هم مذهب شیعه، حق است. كسانى كه واقعاً این مسأله را شناخته اند و تا آخر هم به آن پایبند باشند، سرانجام اهل نجات خواهند بود. چنین افرادى اگر مرتكب گناهانى شده باشند، یا در همین دنیا عقوبت آن را مى كشند یا در عالم برزخ. اما اینكه عالم برزخ چه مقدار طول خواهد كشید، خدا مى داند. در نهایت افرادى كه اعتقادات حق و ایمان صحیح داشته اند، در قیامت به وسیله شفاعت نجات مى یابند و اهل بهشت خواهند بود. در مورد پیروان ادیان سابق هم كه قبل از ظهور اسلام بوده اند، كسانى كه به پیغمبر زمان خود ایمان داشته و به دستورهاى او عمل كرده اند، اهل بهشت خواهند بود. اما الان بحث ما در مورد شش میلیاردى است كه امروز وجود دارند. دسته اى از این جمعیت كه اقلیتى هستند، با داشتن آن خصوصیات، قطعاً اهل بهشت هستند. در مقابل، اقلیت دیگرى وجود دارند كه اهل عناد هستند; یعنى با وجود این كه حقیقت را مى شناسند، اما آن را نمى پذیرند. به دلایل مختلفى، از قبیل بعضى تعصبات یا به دلیل این كه حق را با مزاج خود سازگار نمى بینند، چون نسبت به انجام بعضى از گناهان علاقه دارند و اگر واقعاً دین را بپذیرند، نمى توانند مرتكب آن گناه شوند، به همین دلیل اصل دین را منكر مى شوند.

بعضى افراد هنگامى كه مى بینند نمى توانند به لوازم دین ملتزم شوند، اصل آن را انكار مى كنند. در قرآن نمونه اى از این مطلب ذكر شده است. «ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه»1. كسانى كه منكر قیامت هستند، آیا واقعاً معتقد هستند كه خداوند نمى تواند بندگانش را زنده كند؟ «بلى قادرین على ان نسوّى بنانه بل یرید الانسان لیفجر امامه»2 كسانى كه قیامت را قبول نمى كنند، به این دلیل است كه مى بینند اگر آن را بپذیرند، باید به لوازم آن هم ملتزم شوند، باید حساب و كتاب را هم قبول كنند و مراقب باشند كه مرتكب گناه نشوند. اما چون نمى خواهند ملتزم به این امور شوند، اصل قیامت را انكار مى كنند. تا به لوازم آن ملتزم نشوند. گروهى، نه از این جهت كه اسلام را نشناخته اند، بلكه به این دلیل كه مسلمانى و دیندارى را مشكل مى بینند، از ابتدا اصل دین را انكار مى كنند، تا به لوازم آن گرفتار نشوند. «و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم»3 حقایقى را انكار مى كنند، با وجود این كه نسبت به صحت آنها یقین دارند. این گروه كسانى هستند كه قطعاً جهنمى هستند. «اقسمت ان تملأها من الكافرین من الجنة و الناس اجمعین و ان تُخلّد فیها المعاندین»4. كسانى كه اهل عناد هستند و با وجود این كه، حقانیت اسلام براى آنها ثابت شده آن را انكار مى كنند، آنها براى همیشه در عذاب هستند. اما دسته سوم، یعنى بقیه مردم كه شاید اكثریت جمعیت دنیا باشند، كسانى هستند كه به واسطه شرایطى، حق براى آنها ثابت نشده است. فرض كنید كسانى كه در جزایر میكرونیزى زندگى مى كنند، شاید تابه حال، نام اسلام هم به گوش آنها نخورده باشد. اگر نامى از اسلام شنیده باشند مانند اینست كه ما نامى از یك دین باطل شنیده باشیم، همانگونه كه ما با شنیدن نام بت پرستى حتى احتمال هم نمى دهیم كه شاید دین درستى باشد، آنها هم در شرایط فرهنگى خاصى تربیت شده اند كه احتمال نمى دهند غیر از دین خودشان دین درست دیگرى هم وجود داشته باشد. در عرف اسلامى به این قبیل افراد «مستضعف» گفته مى شود. یعنى كسانى كه در شناختن حقیقت قصور دارند نه تقصیر و نتوانستند حقیقت را بشناسند. ما معتقد نیستیم كه این قبیل افراد اهل جهنم هستند. آنها اگر هم به جهنم بروند به اندازه گناهانشان عذاب مى شوند، ولى براى ابد در آتش نخواهند ماند. آنها به همان میزانى كه حجت بر آنها تمام شده باشد، تكلیف دارند و در مورد حقانیت دین اسلام حجت بر آنها تمام نشده است، نسبت به آن هم مؤاخذه نمى شوند. مؤاخذه براى ماست كه اسلام را به آنها معرفى نكرده ایم. اگر ما اسلام را به درستى معرفى مى كردیم، آنها آن را مى پذیرفتند. به هر حال، این گونه نیست كه هر كس شیعه نبود و احكام شیعه را به درستى عمل نكرد، حتماً براى همیشه در عذاب خواهد بود. ممكن است اكثریت مردم روى زمین شیعه نباشند، به این دلیل كه نتوانسته اند حق را بشناسند و چون توانایى شناخت حق را نداشته اند، به مقدار قصور خود معذور هستند. اگر آنها تا حدودى توانایى داشته اند و با وجود توانایى نسبت به شناخت حق كوتاهى كرده اند، به اندازه تقصیرشان مؤاخذه مى شوند. اما در برابر قصور و ناتوانى عذاب نخواهند شد و اگر هم جهنمى شوند، به میزانى است كه حجت بر آنها تمام شده باشد.

به این مطلب كاملا توجه داشته باشید. این مسأله براى جوانان ما بسیار مشكل آفرین است كه باور كنند كسانى كه صادقانه براى انسان ها زحمت هایى كشیده اند در جهنم عذاب شوند; در حالى كه چه بسا كسى كه، گناهان زیادى را مرتكب شده است، چنین فردى چون نام شیعه برخود دارد و حب حضرت على(علیه السلام) دارد، به بهشت برود. مسأله به این صورت نیست. اولا، ایمانى كه موجب نجات مى شود، ایمان واقعى است كه تا آخرین لحظه باقى باشد. كسانى كه غرق در گناه مى شوند، به تدریج ایمانشان از بین مى رود. «ثم كان عاقبة الذین اساؤا السوأى ان كذبوا بآیات الله»5. این مهمترین مسأله اى است كه باید گناهكاران را به وحشت بیندازد. انسان زمانى كه مرتكب یك گناه شد، گناه دوم برایش آسان مى شود به تدریج گناه صغیره به گناه كبیره تبدیل مى شود و زمانى كه حجم گناهان زیاد شد، انسان مصداق این آیه مى شود: كسانى كه كارهاى بسیار بد انجام دادند، عاقبتشان به كفر منتهى مى شود و بى ایمان از دنیا مى روند، هر چند یك عمر مردم آنها را به عنوان شیعه و محب حضرت على(علیه السلام) مى شناختند. ولى چه كسى مى داند كه آیا آن ها با ایمان از دنیا رفتند یا نه؟ در مقابل كسانى كه یك عمر با صفا و صمیمیت، به آنچه كه آن را به عنوان خواسته خدا شناخته بودند، عمل كردند، اگر به واسطه قصور، مذهب شیعه یا حتى اسلام را نشناخته باشند، چنین كسانى جهنمى نیستند و خدا از آنها، در خواهد گذشت. «و آخرون مرجَون لامر الله»6.


1. قیامة، 3.

2. قیامة، 5 4.

3. نمل، 14.

4. دعاى شریف كمیل.

5. روم، 10.

6. توبه، 106.