اوج صعود و سقوط در كربلا
همچنان كه به خاطر دارید، سال گذشته نیز ما در این محفل، بعضى از ابهامات و شبهاتى را كه احیاناً پیرامون تاریخ كربلا در ذهن بعضى از مردم پدید مى آید مطرح و سعى كردیم در حد توان و فهم خود و در حد ظرفیت مجلس پاسخهایى بیان كنیم. یكى از سؤالاتى كه ممكن است به ذهن هر نوجوان و جوان در ابتداى آشنا شدن با داستان كربلا خطور كند، این است كه ما در این داستان با گروه ممتازى از انسان ها مواجه مى شویم كه نمونه آنها را در تاریخ كمتر مى توانیم پیدا كنیم. هر یك از افراد این گروه ممتاز از لحاظ شرف، انسانیت ، كمال، شجاعت و شهامت، ایثار و فداكارى و ده ها خصلت پسندیده دیگر در مرتبه بالایى قرار گرفته اند. ما مجموعه این كمالات بى نظیر را در گروهى مى یابیم كه محور آنها شخصیت بى نظیرى مانند حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)است و برادران، فرزندان، یاران، حواریین و دوستان خاص آن حضرت پیرامون این وجود شریف گرد آمده اند.
هر انسانى، خواه مسلمان و یا غیر مسلمان، با شنیدن داستان این گروه و صفات برجسته این شخصیت ها، بى اختیار به آنها عشق مىورزد و دلباخته ایشان مى شود. كم نیستند دلدادگانى از سایر ادیان و مذاهب كه به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) عشق مىورزند. بعضى از افراد اقلیت هاى مذهبى در داخل كشور ما هستند كه نسبت به شخصیت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) عاشقانه برخورد مى كنند. ما، فى المثل به افرادى از اقلیت زرتشتى برخورد مى كنیم كه در این ایام واقعاً عزادار هستند و با شنیدن نام مبارك حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)، آثار تأثر در چهره ایشان ظاهر مى شود. داستانهایى نیز از اظهار علاقه زرتشتیان نسبت به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)نقل مى شود. حتى بت پرستان در هندوستان نسبت به شخصیت حضرت ابى عبد الله(علیه السلام) عشق مىورزند و در ایام تاسوعا و عاشورا عزادارى مى كنند. اشخاص موثقى نقل كرده اند كه در بسیارى از شهرهاى هندوستان، در شب تاسوعا و عاشورا هندوهاى بت پرست آتش روشن مى كنند و به یاد حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) با پاى برهنه وارد آتش مى شوند. این گروه ممتاز،انسان هایى هستند كه حتى كفار كه اعتقادى به اسلام ندارند، نسبت به ایشان عشق مىورزند. این پدیده ها نشانگر این است كه وجدان انسانى اقتضا مى كند كه بشریت در مقابل چنین شخصیت هاى عظیم الشانى خضوع كرده و در مقابل عظمت آنان سر تعظیم فرود آورد.
در برابر این گروه، عده اى را مشاهده مى كنیم كه دقیقاً در نقطه مقابل آنها قرار دارند و به سختى مى توان در طول تاریخ بشریت اشخاصى به پلیدى، قساوت، نامردى، سَبُعیت و درندگى آنها پیدا كرد. با مشاهده این دو گروه متضاد، این سؤال مطرح مى شود كه چگونه ممكن است بعضى از انسان ها این اندازه خوب و بعض دیگر تا این حد پلید شوند؟ این سؤال تنها در باره داستان كربلا مطرح نیست; نظایر چنین افرادى در طول تاریخ بوده اند و حتى در زمان معاصر نیز وجود دارند. عده اى در صدد برآمده اند براى پاسخ به این سؤال، بحث هاى علمى از این قبیل را مطرح كنند كه علت رشد یا سقوط انسان چیست و چگونه بعضى از انسان ها به سوى رشد و تعالى حركت كرده اند و تا این اندازه صفات انسانى بارز در آنها ظهور پیدا مى كند و در مقابل، عده اى تا این حد سقوط مى كنند؟ همچنین داستان كربلا تنها یك مسأله شخصى در مورد چند نفر نیست، بلكه یك پدیده عظیم اجتماعى است كه در جامعه آن زمان تأثیر گذاشته و هنوز بعد از قریب به هزار و چهار صد سال در جامعه ما نیز تأثیرگذار است. با توجه به این نكته، عده اى در صدد برآمده اند واقعه كربلا را به عنوان حركتى گروهى و جریانى تاریخى، از نظر جامعه شناسى مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و بررسى كنند كه چگونه چنین جریانى شكل مى گیرد و چه آثارى در زندگى اجتماعى به جا مى گذارد؟
از سوى دیگر، بحث پیرامون علت و چگونگى تعالى و ترقى اشخاص در معنویات و كمالات انسانى و همچنین سقوط و انحطاط در رذائل، مربوط به علم روانشناسى است كه در آن خصوصیات روانى افراد و عوامل و چگونگى شكل گیرى شخصیتى با این ویژگى ها، مورد بررسى قرار مى گیرد.